سفر به دبی «۱»
سلام به دوستهای گلم و همراهان همیشگیمون،
امیدوارم که تعطیلات به همه خوش گذشته باشه.
بعد از دید و بازدید های کوتاه متداول و ماجراهای بامزه نرفتن وروجک توی خونه اقوام و چند بار دور دور توی کوچه میزبان ،بلاخره راضی میشد بریم توی خونه و به مراسم سوک سوک نوروزی برسیم،«بسکه عید دیدنی ها چند دقیقه ایی شده!»
تهرون هم که ماشاالله هواش عالی بود ،گاهی هم ابری زیباااااا،گاهی هم بارونی و اواخر تعطیلات هم تگرگ،به به.
کل تعطیلات تهرون بودیم و سفر نوروزی ما ۱۳ فروردین شروع شد و مثل پارسال سیزده بدر رو توی آسمون گذروندیم و ابرها که چه عرض کنم،ریز گرد های مقصد رو گره زدیم!
سعی میکنم با جزییات کامل سفرنامه رو بنویسم که اگه هرکسی خواست بره ،بتونه از این سفرنامه استفاده کنه.
چهارم فروردین بعد از کلی گشتن توی سایتهای آژانس ها ی مسافرتی،بازهم مشتری آژانس الفبای پارسیان شدیم و قرار داد رو تنظیم و تحویل گرفتیم «البته آقای پدر زحمتش رو کشیدن». چند روز اتی منتظر اومدن ویزا بودیم تا با در دست داشتن بلیط سفر و مداک لازم به شعبه ارزی بانک ملت مراجعه کنیم برای گرفتن ارز مسافرتی،خلاصه که چند روزه ویزامون اومد و از آژانس بلیط ها و نقشه توریستی منطقه دیره و غیره رو دریافت کردیم .
دو روز سر در گم بودم که چمدان ها رو چطور ببندم ،با وجود اینکه هوا ی دبی توی اسفند ماه و اوایل فروردین گاهی خنک گاهی گرم،و صد البته نگران غذای وروجک.
چند وعده غذای آماده براش بردم که اصلا لازم نشد و خدا رو شکر غذاهای اونجا رو دوست داشت،هرچند کم میخورد،کلی هم بلوز و شلوارک براش بردم که اصلا ،اجازه نمیداد تنش کنم و فقط به همون یکی دو دست لباس در سفر بسنده کرد و کلا پشیمون شدم از بردن اون همه لباسش،اولین بار بود که توی سفر دوتا چمدون میبردم که واقعا اشتباه بود و کلا باید همون سبک سفر کردن سابق رو پیشی بگیرم چون از بار زیاد و چمدان متعدد در سفر متنفرم!
.
پروازمون ساعت ۱۱ صبح بود که به خاطر گردو غبار مقصد ، حسابی تاخیر داشت و توی فرودگاه کلی اذیت شدیم و بلاخره ساعت ۴ظهر به مقصد رسیدیم.
فرودگاه...
.
.
.
.کل مدت پرواز لالا بودی،هم رفت ،هم برگشت.
.
.
..
در کمال ناباوری ترانسفر فرودگاهیمون با وجود اینهمه تاخیر به راه بود«اغلب اوقات وقتی پرواز تاخیر داشته باشه ترانسفر فرودگاهی حذف میشه و خودمون باید بریم هتل»..
.
.
و همچنین وقتی به هتل رسیدیم ،تور لیدر محترم منتظرمون بود و کارهای اتاق هتل رو انجام داد و بلیط تور هایی که میخواستیم بریم رو برامون رزرو کرد و وجه پرداخت شد و رفتیم توی اتاق.«برای فردا صبح چون جمعه بود و اکثر پاساژ ها و غیره تا ساعت ۴ بعد از ظهر تعطیل بودن بهترین گزینه همون پارک آبی وایلد وادی بود که نفری ۲۵۵ درهم هزینه بلیط بود ،و وروجک چون قدش به یک متر نرسیده بود بلیط لازم نداشت،کلا هرجا که رفتیم قد زیر یک متر بلیط لازم نداشت، .و برای پس فردا هم تور گشت شهری بود که نفری۱۸۰ درهم ،بود.
لباسهامونو عوض کردیم و رفتیم اطراف هتل رو بگردیم،هتل فورچون گرند،چهار ستاره ،در منطقه دیره.که ما ۴ شب و ۵ روز اونجا اقامت داشتیم و سیستم رزرویمون برای وعده صبحانه و ناهار بود،که فقط دو بار به ناهار هتل رسیدیم و بقیه وعده ها بیرون بودیم.
اینم عکس هتل،بقیه ادامه مطلب.عکس اول رو از اینترنت گرفتم.
.
.لابی هتل،اینجا منتظر نشسته بودیم برای گشت شهری که بیان دنبالمون و شما رفتی سراغ این بانو و کلی باهاش سرگرم شدی،اخر سر هم دستشو گرفتی اوردی پیش ما .
لیدر ها هم که می اومدن دنبالمون با اسم اتاق صدامون میکردن،ما اتاقمون ۱۱۷ بود و میگفتن وان وان سون.اوکی!چه با جزییات مینویسم نه،خخخ.
.
.
.عاشق این عکستم
.
.این هم اتاق فسقلی ...
.
.این هم استخر ،بر روی پشت بام...
.
.نمای چهار راه از بالای پشت بام ...
.
.این هم قسمت رستوران که فقط از یه زاویه ش عکس گرفتیم
.
.شب اول و خیابانهای اطراف هتل،خدا رو شکر دسترسی هتلمون به مراکز خرید و خیابون رقه که یکی از اصلی ترین خیابانهای دبی هست ،عالی بود،همینطور نزدیک مترو الاتحاد بودیم ،و این مسیر ها رو راحت تا رقه و مترو پیاده میرفتیم.
.شب اول رفتیم پاساژ الغریر....
.
.
،ولی خیلی پشیمونیم که چرا زود برگشتیم و فروشگاه کارفورشو نرفتیم،البته به خاطر تاخیر هواپیما و خستگی زیاد میخواستیم زود برگردی که استراحت کنیم
.بعد رفتیم مک دونالد برگرهای خوشمزه خوردیم و بعدش هم مک کافی، هات چاکلت و بستنی که بسیااااااااااررررررر خوشمزه بودن..
.
.
..بعد هم برگشتیم هتل.
ادامه دارد....