امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

سفر به دبی«۴»

1394/3/3 19:45
نویسنده : مامان
794 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان خوبی گلم.

الان تقریبا سه ماه از سفرمون میگذره و تقریبا چیزی یادم نمیاد که بنویسم از روز های اخر سفر ،البته با وجود عکس های قدم به قدمی که گرفتم قطعا خاطرات سفر برام تداعی میشه و میتونم بنویسم.خوب بریم سراغ روز چهارم و پنجم.

روز چهارم قرار بود چند جا رو بریم بگردیم.طبق معمول صبحانه رو دیر خوردیم ،بعد با تاکسی رفتیم خور دبی،تا با قایق بریم اونطرف خور رو بگردیم،هزینه جابجایی با قایق نفری یک درهم .

.تلزتهخن

.نتاهم

.تاخمنتهنتاعهن

.تههمننعالنخمتالعههن

.تالعهن

.اونطرف خور یه بازارسنتی بود فکر کنم برای پاکستانیا بود

.هیثخصممثخثنمنثنثهدبنم

.بعد از اونجا یکم اطراف خور رو گشتیم و ادویه هندی خریدیم و برگشتیم هتل

.هبنبخپ

.نقخثمپ

.این اتوبوس توریستیه که بلیطش رو از قبل میتونید تهیه کنید و جاهای مختلف دبی رو ببینید،

.تژخیمیکمحپبخن

..ناهارمون رو سریع خوردیمو  رفتیم سمت مترو تا تجربه مترو سواری اونجا رو هم داشته باشیم مقصدمون سیتی سنتر دبی،

.نقشه مترو.....ایستگاه نزدیک به هتل ایستگاه الاتحادunion. بود که دقیقا ایستگاهیه که روی نقشه اسمش نوشته نشده .ایستگاه بعدی به سمت سیتی سنتر الرقه هست. مترو دوتا لاین سبز و قرمز داشت که ما کلا فقط با لاین قرمزکار داشتیم.

.نیدیمخ

.نیدیم

.عکس بالا ایستگاه مترو الاتحاد..

.همونطور که توی عکس پایین مشخصه سمت چپ لاین قرمز و سمت راست لاین سبز هستش.

.نینسخس

.رفتیم سمت لاین قرمز و و دوتا بلیط برای ایستگاه سیتی سنتر خریدیم و بازم رفتیم پایین تر تا سوار قطار بشیم.اگه سوار مترو شدید که ویچ ولی برای اون افرادی که قبلا سوار نشدن بگم که لاین بالا و پایینی که میخواید برید رو از توی نقشه درست پیدا کنید که قطار اشتباهی رو سوار نشید،مثلا ما باید لاینی رو سوار بشیم که ایستگاه اخرش الرشیدیه باشه ،

.منتلزننخح

.هبتین

..نژهیخم

 .نازتنو

ااینی که میبینید مترو نیست!لاین مترو هست که اینطوری حفاظت شده ست و اصلا ریل قطار رو نمیبینید! این درها همزمان با در قطار باز میشنو سوار قطار میشیم،افرادی بودن که با ویلچر خیلی راحت سوار قطار میشدن و متاسفانه تو تهران من اصلا ندیدم.

.عکس از داخل مترو تمیز ،یه چند تا از قوانین مترو رو بگم جالبه.هر گونه خورد و خوراک حتی جویدن آدامس یا خوردن آب یا ریختن کوچکترین آشغالی تو مترو،جریمه سنگینی داره و موقع پیاده شدن جریمه رو باید پرداخت کنید پس هواستون باشه.

.تتممخ

.ایستگاه سیتی سنتر پیاده شدیم.دوتا خروجی داره ایستگاه یکی سمت راست که میره سمت فروشگاه دی تو دی یکی دیگه هم سمت چپ که میره سمت سیتی سنتز

.نهمکمد

.

.نخبمیمثک

 ..اول رفتیم سینما چند بعدی رو پیدا کردیم اما متاسفانه تایم فیلم ها خیلی بالا بود دو ساعت و نیم به بالا که با وجود امیر حسین دیدنهمچون فیلمی با اون مدت زمان امکان پذیر نبود و اینکه وقتمون هم خیلی کم بود میخواستیم دبی مال هم بریم و اکواریوم رو هم ببینیم.خیلی زود از روی نقشه فروشگاه کارفور رو پیدا کردیم و رفتیم اونجا یه مقداری خرید کردیم 

محل تهیه بلیط سینما

.مسپسمخسح

.فروشگاه کارفور

.خنتتنم

..و چرخ خرید های یک درهمی! برای استفاده از چرخ خرید باید یک درهم رو توی جایی که روی دسته چرخ مشخصه قرار میدادیم و میبستیمش تا چرخ آزاد بشه.

.تانخمون

.یه دستگاه خیلی جالب اونجا بود که برای خورد کردن پول ازش استفاده کردیم .کنار این چرخ خرید ها این دستگاه قرار داشت که فقط پنج درهمی دریافت میکرد و پنج تا سکه یک درهمی بهمون میداد تا بتونیم از سکه ها برای چرخ خرید استفاده کنیم 

نالاتتد

..خیلی فروشگاه بزرگی بود و نتونستیم همه شو خوب بگردیم یه مقداری میوه استوایی خریدیمو بعد از خروج از فروشگاه خوردیمو زود رفتیم سمت مترو تا بریم دبی مال و با خیال راحت آبنمای موزیکال رو ببینیم چون دیروزش خیلی زود برگشتیمو من زیاد چیزی ندیدم با وجود بهانه گیری های شدید وروجک و هم اینکه بلیط اکواریوم رو تهیه کنیم و ببینیم.

.پشن فروت و یه میوه دیگه که نمیدونم چی بود و خوشمم نیومد ازش،کلا پشن فروت رو هرجا دیدین ازش نگذرین میوه زیری پشن فروته .

.نخمدال

.نمممنتننمحعااهترذتنم

..خیلی سریع رفتیم سمت ایستگاه مترو و دوتا بلیط گرفتیم برای دبی مال. بقیه ادامه مطلب.

اینم بگم که حتما توی سفر های اینچنینی که قراره چند جا رو با همدیگه ببینید و وقت برگشت به هتل رو ندارید تا خرید هاتونو بگذارید و برگردید ،حتمااااا از کوله پشتی استفاده کنید تا دستهاتون آزاد باشه ،مخصوصا برای ما که هر از گاهی باید بچه رو بقل میکردیم بردن کوله پشتی خیلی عالی بود.فاصله ایستگاه مترو دبی مال تا خود فروشگاه یه مسیر تقریبا طولانیه که برای خسته نشدن یه همچین مونو ریل هایی هست که سرعت رسیدنتون رو به فروشگاه بیشتر میکنه.

.ااتننختال

.راهخمذ

.آبشار دبی مال.

.عننالبانابتدنالزت

.اکواریوم

.مناهم

.زود رفتیم سمت آبنمای موزیکال تا هم عکس بگیریم همداهنگ های قشنگش رو بشنویم،اهنگ اول اهنگ فکر کنم اسپانیاییه پنلوپا بود و دومی عربی.

.تنزمیکثهبدنقمهعتبههبتنیمپنبخحق

..هرکاری کردم بایستی تا عکس بگیرم زیر بار نرفتی وروجکم.

.بعد رفتیم سمت اکواریوم که بلیط تهیه کنیم اما متاسفانه ساعت یک ربع به  یازده شده بود و مترو تا ساعت یازده یا یازده و نیم باز بود و فاصله از جایی که ما ایستاده بودیم تا خود ایستگاه مترو ۴۵ دقیقه بود و اگه میرفتیم توی اکواریوم رو ببینیم قطعا مترو رو از دست میدادیم،بنابراین برگشتیم سمت مترو و رفتیم اخرین مکدونالد های خوشمزه و مک کافی و مک ایسی خوشمزه رو خوردیم و رفتیم هتل و لالا و صبحش بعد از صرف صبحانه اتاق رو چک اوت کردنو بعد هم فرودگاه و بای بای دبی عالی.

.خنازژتالبطعالبژژرذ

.اینم درهم های باقی مونده اخر سفر یاد رفت ازشون عکس بگیرم

.منتلز

....

پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (42)

الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:23
سلام و صد سلاااااااااااااااااااااااااااااام
الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:24
وای راحیل اینقدر کار دارم که بعد تقریبا دوماه تونستم وب مبین رو آپ کنم ببخش دوستم دیر به دیر میام
مامان
پاسخ
منم همینطوری شدم الهه جونم اصلا وقت نمیکنم بیام وب
الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:25
پست قبلیت رو هم خوندم و از دیدن عکسا خیلییییییییییییییییییییییییییی لذت بردم ولی نظر نزاشتم ... به زودی میام و حتما برای پسر گلم یادگاری مینویسم
مامان
پاسخ
ممنون گلم
الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:26
خیلی عالی توضیح دادی عزیز دلم من واقعا تصمیم گرفتم حتما برم
مامان
پاسخ
حتما برو گلم.دبی عالیه.خودمون هم اصلا فکر نمیکردیم انقدر خوب باشه.فقط وقتی هوا خوبه و خنکه برید که اذیت نشید
الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:27
میوه های استوایی خیلی بامزه بود ( عکسش رو میگم ) امیدوارم تا تونستی خرید کرده باشی ... خخخخخخخخخخ ... بنده خدا آقایون
مامان
پاسخ
جای شما خالی الهه جونم.ای خرید ایده الی داشتم.
الهه مامان مبین
8 تیر 94 17:27
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مامان
پاسخ
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
فریده
10 تیر 94 9:28
خدا رو شکر که حسابی بهتون خوش گذشته . ایشالله سال دیگه یه کشور جدید دیگه . فکر کنم دبی جای دیگه ای نداشته که شما نرفته باشید . یه سئوال عربی باهاشون حرف می زدید ؟؟؟ یا فارسی هم متوجه می شدن؟؟؟
مامان
پاسخ
ممنونم گلم.ان شاالله.ماشاالله انقدر جاهای قشنگ زیادی داره که ما خیلیشو نتونستیم بریم وقتمون خیلی کم بود. کلا انگلیسی صحبت میکردن.چون اغلب مهاجر بودن. عرب خیلی کم دیدیم فقط توی فرودگاه کارمندها عرب بودن. که اونها هم انگلیسی صحبت میکردن.دیگه کل شهر همه مهاجر بودن.هندی فیلیپینی و غیره
الهه مامان مبین
13 تیر 94 13:01
خصوصی بیا راحیل جونم
مامان
پاسخ
ممنونم الهه جونم.حتما بهتون سر میزنم
نرجس
14 تیر 94 17:54
سلام،عالی بود.
مامان
پاسخ
ممنونم گلم.خیلی وقته بهتون سر نزدم
مامان گل پسر
15 تیر 94 12:55
راحيل جونم اونقد قشنگ نوشتي و به تصوير كشيدي كه آدم حس ميكنه خودش خودش اونجا بوده
مامان
پاسخ
خیلی ممنونم. این از مزیت بی کلاسیه عکاسیه قدم به قدمه..اینطوری بعد چند مدت بیام بخونم لحظه لحظه سفر برام زنده میشه .
مامان گل پسر
15 تیر 94 12:56
بعد از ماهها و هفته ها و روزها و ساعتها پست ننوشتن بالاخره امروز يه پست مانندي نوشتم
مامان
پاسخ
الان میام ببینم
مامان گل پسر
18 تیر 94 8:44
خييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييلي عاليييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي
مامان
پاسخ
ممنون گلم
بابا و مامان
19 تیر 94 13:07
خیلی جالب بود و قشنگ ممنون که برامون گذاشتید با توضیحات خوب و عالی
مامان
پاسخ
خواهش میکنم گلم
مامان گل پسر
25 تیر 94 11:58
مامان
پاسخ
مامان گل پسر
25 تیر 94 11:58
راحيل جونم خوبي؟؟؟ امير حسين جون چطوره ؟؟؟
مامان
پاسخ
خوبیم گلم ممنونم
مامان گل پسر
30 تیر 94 8:20
راحيل جونم سلام كجايين خانومي ؟؟ بازم دوبي رفتين عايا؟؟؟ امير حسين جونم خوبه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت. زیر سایه تون هستیم. خوبه ممنون. خیلی گرفتارم وقت کم میارم. خیلیییی کم به وبلاگ سر میزنم
مامان گل پسر
30 تیر 94 8:20
وقتي ميام وب و تو نيستي انگار يه چيزي كمه
مامان
پاسخ
فدات برای منم همینطور نباشی نی نی وبلاگ صفا نداره. انقدر وقت کم میارم که خیلییییی کم به اینجا سر میزنم
مامان گل پسر
31 تیر 94 11:40
آي شيطون راستشو بگو مشغول چه كاري كه وقت كم مياري ؟؟؟
مامان گل پسر
31 تیر 94 11:42
ايراني جماعت اينه ها برا هر كاري يه چيزي ميگه . منم وقتي ميگم راستشو بگو مشول چه كاري . در واقع ايراني بودنم ثابت ميشه . مااااااااااااا اييييييييييييييينيييييييييييم ديگه ه ه ه ه ه ه ه ه
مامان گل پسر
1 مرداد 94 8:07
راحيلم اگه كاري كمكي از دست من برمياد بگو
مامان گل پسر
5 مرداد 94 9:06
سسسسسسسسسسلام بر راحيل جونه خودم
مامان گل پسر
5 مرداد 94 9:06
خسسسسسسسسسسسسسته نباشي خانومم
مامان گل پسر
5 مرداد 94 9:07
راحيل جونم حال مامان خوبت چطوره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان گل پسر
7 مرداد 94 8:37
راحيل جونم يه خبري از حالت بده نگرانتم .
مامان گل پسر
7 مرداد 94 13:28
راحيل جونم؟ خوبي دوست جوني ؟؟؟؟ مامانت حالشون چطوره ؟ امير حسين جون چطوره ؟؟
رومینا
7 مرداد 94 16:21
خصوصی عزیزم
مامان گل پسر
11 مرداد 94 11:38
سلام راحیل جونم. دوست خوبم قربونت.خدا رو شکر که حال مامانت خوبه. امان از دست بچه های امروزی . منم از روی ماه تو میبوسم عزیز دلم . یکی از این ور .یکی از اون ور
مامان گل پسر
11 مرداد 94 11:38
مامان گل پسر
12 مرداد 94 7:41
راحيل جونم :
شکوفه، مامان مانی و پانی
15 مرداد 94 17:39
سلاااااااام راحیل عزیز من.خوبین؟ گل پسر چطوره؟ از این فصل از خاطرات سفرتون هم خییلی لذت بردم. خوشی هاتون مستدام در کنار هم عزیزم. روی ماه مادر و پسر گل رو میبوسممممم
مامان گل پسر
17 مرداد 94 13:25
راحييييله من چطووووووووووووووووووووووووره؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان گل پسر
18 مرداد 94 9:23
راااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااحيل جونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان گل پسر
31 مرداد 94 8:38
راحيل جونم قصد اومدن به وب رو نداري عايا؟
مامان گل پسر
3 شهریور 94 7:59
ممنون عزيزم از اينكه درك ميكني چي ميگم . فدات بشم نوشتار تو هم بيست و دو هست
مامان گل پسر
3 شهریور 94 8:01
سلام راحيل جونم . اين لاغر نشدن بد دردي هست . نبينم دوست عزيزم بي حوصله باشه هااااااااااااااااااااااااااا. راحيل جونم چرا بايد بي حوصله باشي خانومم؟؟؟؟ منم تنها دلخوشيم شده اين وب . نه گلم اينستا ندارم ، قبلا وايبر و واتس داشتم كه الان اونا رو هم پاك كردم . فدات
مامان گل پسر
10 شهریور 94 11:16
سرت خلوت نشده راحيل جونم ؟؟؟ پست نمينويسي برا امير حسين جون ؟؟؟ نمي خواي خاطره هاشو براش ثبت كني ؟؟؟؟
فریده
23 شهریور 94 8:48
سلام خانم کجایی؟؟؟؟ چرا وبلاگ پسرمون رو به روز نمی کنی . دلمون براتون تنگ شده ، امیدوارم که سالم و تندرست باشید
مامان گل پسر
25 شهریور 94 13:31
راحيل جونم كجايي آخ دختر ؟؟ چرا پست ننوشتي باز؟؟؟؟ بابا چطور بگم من دلم برات تنگ ميشه . خب دوستت دارم چيكار كنم ؟؟؟
مامان گل پسر
29 شهریور 94 7:58
راحيل جون گل خودم بووووووووووووووووووووووووووووس هوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارتا
مامان گل پسر
5 مهر 94 11:39
راحيل عزيزم مي بوسمت
مامان گل پسر
7 مهر 94 8:20
راحيل جونم درسته ازت دورم اما نمي دونم چرا حس مي كنم دلم بهت خيلي نزديكه . تقريبا هر روز به وبت سر ميزنم ببينم پست نذاشتي . سعي ميكنم زياد كامنت ندم كه مي دونم وقت نداري جوابشونو بدي . اما گاهي وقتها ديگه خييييييييييييييلي دلم برات تنگ ميشه .و نمي تونم كامنت ندم . فدات بشم ببخشي ديگه منو . چون هيچوقت از يادت نميبرم كه در سخت ترين روزهاي من كه اندازه ي عالم غم داشتم كنارم بودي و جوياي احوالم و احوالپرسي هاي تو يه جورايي منو به زندگيم اميدوارتر كرد . فهميدم كه براي كساني مهمم و اين حس خوبي به من ميداد و همشو مديون تو و مهربوني هات هستم . الانم به رسم ادب و سپاس و اينكه بگم قدر دوستهاي خوبي مثل تو رو خيلي خوب ميدونم ، ميام و حالت رو ميپرسم كه بدوني براي من هميشه مهمي و هميشه و در حال دوستت دارم و برام عزيزي . مي بوسمت فراوان .
فریده
16 آبان 94 13:41
سلام راحیل جون ، خوبی ؟؟؟؟ امیرحسین جونم خوبه ؟؟؟؟ چرا کم پیدا شدی ؟؟؟ خیلی خیلی نگرانت شدم ، زودتر یه پست بذار ، یا از احوالت ما رو هم باخبر کن .
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم خوبی گلممممممم،ما خوبیم ممنونمممم منم خیلی دلم برای نی نی وبلاگ و شما دوستای گلم تنگ شده ولی خوب با بزرگتر شدن بچه ها انگار وقت و حوصله ادم نم میکشه،خیلی دوست دارم دوباره بنویسم اما انگار نوشتن برام سخت شده. خیلی ممنونم که هنوز ما رو یادت هست عزیز دلمممم،روی ماهتونو میبوسم. هرچند کوچ کردم اینستا😂البته جای امیر حسین از خوراکیامون عکس میگیرم😅😂😂