پسر نازم فدای تمام لحظه لحظه نفس کشیدنت بشم.این روزها همش در حال خوردن هر چیزی هستی که کنارت باشه و انگشتای دستات اولویت اول برای سرگرم شدنت هستن.گاهی وقتها چهارتا از انگشت هات رو توی دهنت میگذاری و سروصدا در میاری،چند روز پیش که خواب بودی و منم دنبال کارهای خونه بودم یکدفعه متوجه یه صدایی شدم اومدم پیشت که دیدم به به گل پسری چرخیده ومشغول خوردن گوشه ی بالشتشه، منم کلی خندم گرفت و زود از دهنت بیرون کشیدم و ازش عکس گرفتم.عکسش رو با چند تا دیگه از شیطنت های این روزهات میگذارم توی ادامه مطلب به امید روزی که وقتی خودت بزرگ شدی و دیدی کلی لبخند روی لبهای قشنگت بیاد یه چیزی هم که تازگی در موردت کشف کردیم اینه که از رنگ زرد خوشت میاد...