امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

یلدا ۹۳

دو  قدم مانده که پاییز به یغما برود  این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود  هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد......  دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟  گله هارابگذار!  ناله هارابس كن!  تابجنبيم تمام است تمام!!  مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت....  ياهمين سال جديد!!  بازكم مانده به عيد!!  اين شتاب عمراست ...  من وتوباورمان نيست كه نيست!!  زندگي گاه به كام است و بس است؛  زندگي گاه به نام است و كم است؛  زندگي گاه به دام است و غم است؛  چه به كام و چه به نام و چه به دام...  زندگي معركه همت ماست...زندگي ميگذرد...  زندگي ...
6 دی 1393

گیسو کمند!

سلام به عسل شیرینم. سلام به دوستهای ماهم. گل پسری موهات دیگه خیلی بلند شده بود و داشتی شبیه جادوگرا میشدی!نمیگذاشتی شونه بزنم برات،منم موهاتو کوتاه کردم.خخخخخ ترسیده بودی اما کلی با هیجان و خنده باهات حرف زدم و هر دسته کوچیکی که قیچی میکردم  نشونت میدادمو بهش دست میزدی و میخندیدی ،منم از خوشگل شدنت تعریف میکردم... .اینم گیسو کمند من..... بقیه ادامه مطلب.... . .این هم موهایی که قیچی کردم... . .شدی این شکلی.... . .اینم بعد حموم، خوشگیلی،موشگیل..... . . .   ...
3 دی 1393

رنگ،خمیر،آرد.

.امان از دست تو وروجک شیرینم! .فکر میکنی ما استخریم!یا یه تشک نرم! که یا مدام شیرجه میزنی روی سرو کله مون،یا اینکه مثل یه حریف قدر با آرنج میپری روی شکممون!گاهی اوقات هم میری روی دسته های مبل می ایسیتی و میپری روی ما! کلا میترسم در جوارت دراز بکشم وگرنه له میشم! .وقتی میخوایم بریم بخوابیم با سرعت باد زودتر از ما خودتو به بالش می رسونی و دستهاتو تا جایی که میشه باز می کنی که کل بالش رو تسخیر کنی و نتونیم سرمون رو بذاریم کنارت و کلی جیغ میزنی و میخندی.. .عاشق توپ بازی هستی ، من یا بابا همبازیت میشم و کلی قهقهه می زنی،وقتی توپ محکم بهت بخوره و دردت بگیره وسط بازی، خودت خم میشی مثلا شکمتو ببوسی،میبینی نمیشه، لباستو میبوسی. یا دستت یا پاهات...
1 دی 1393

خوشمزه ها.....

.سلام دوستهای ماه و مهربونم،امیدوارم خوش و خرم باشید. .خیلی وقته پست خوشمزه ها نگذاشته بودم . فرزانه جونم مامان آرین مهر خیلی وقته گفته بود پست خوشمزه ها بگذارم،شرمنده دیر شد فرزانه جونم.... .این ها هم خوشمزه های اخیر ما. .این میز هم برای شادی ده ساله کوچولوی ماست. .بقیه ادامه مطلب...... . .غذای خوشمزه،گوشت چرخ کرده با یک پیاز رنده شده آب گرفته و ادویه جات ورز میدیم و بعد این شکلی سرخ میکنیم و گوجه توی میکسر میریزیم و همراه با رب به گوشت اضافه میکنیم و خوب سرخ میکنیم اخر سر هم کره اضافه میکنیم  و بعد سرو میکنیم. . .کوکی میکری،البته من از همون مایع کیک استفاده کردم. . .خاگینه:سه تا تخم مرغ با دو قاشق غذا خور...
1 دی 1393

پیشی《2》

..دردانه مادر.عزیز مادر. وروجک شیرینم،هستی من. هدیه بی نظیر خدا. شاهکار خلقت. .هرچه در وصفَت بگم کم است جان مادر.... .این روزها، لحظه های مسالمت آمیز و خوبی رو سپری میکنیم و مثل سابق برای هر چیز کوچیکی بهونه نمیگیری.... .همچنان وقتی توی جمع غریبه ها قرار میگیریم ،با همون جمله همیشگیه 《چه دختر نازی 》مواجه میشیم!!! یه خانم محترمی توی پارک بهم گفت چرا دخترتو سرتا پا آبی پوشوندی مثل پسرا! !!! منم خندیدم گفتم.پسررررررررررِ...... .چند روز بعد از اون ماجرای پیشی و استخوان، برای پیشی مذکور سوسیس خریدیم و رفتیم پارک تا پیداش کنیم و بهش سوسیس بدیم. .اما هرچی گشتیم پیشی رو نیافتیم. ... .. .اینجا بهت گفتم بخند.لبخند زدی.گفتم بیشتر...
21 آذر 1393