امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

ون گوک،پیکاسو،امیرحسین!

1393/6/23 2:49
نویسنده : مامان
1,199 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه ی من،خوبی مادرررر

. وروجک من، قربون بند بند وجودت.قربون سلول سلول جسم نحیفت.

از این روزهات بگم که حسابی بلا شدی،هر وقت میخوایی یه خرابی به بار بیاری و اتاقو بهم بریزی،بعد از اینکه بهت تذکر دادم که این کارو نکنی، پرو پرو از تو اتاق بیرونم میکنی!دستمو میگیری و میگی 《بییم》ووقتی از اتاق بیرونم کردی خودت میری تو اتاقو در رو میبندی و در کسری از ثانیه اتاقو کن فیکون میکنی!

.یا اگه چیزی رو قایمکی از رو بار آشپزخونه برداری مثل موبایلها و تبلتو شارژرهاشونو خلاصه هرچیزی که اجازه نداشته باشی دست بزنی،فوری میری تو اتاقو درو میبندی و دل و روده جسم محترمو در میاری.خلاصه که اگه چند ثانیه غیبت بزنه و در اتاق هم بسته باشه، کاملا مشهوده که درحال خرابکاری هستی و به سرعت برق و باد به سمت اتاق هجوم میاریم تا جسم مذکورو نجات بدیم از متلاشی شدن! و کماکان روزی چندین بار جهت امداد رسانی به اشیائ امیرحسین زده《بر وزن زلزله زده》میشتابیم!..

.یه کار جالب دیگه که از 22 ماهگیت یاد گرفتی اینه که انگشتهای اشاره تو میگذاری توی گوشتو از خودت صدا درمیاری! یا حرف هایی میزنی که فقط خودت میفهمی!چند بار اول که اینکارو انجام دادی فوری بردمت دکتر ترسیدم که شاید گوشهات درد میکنه که اینکارو انجام میدی.و دکترت هم بعد از معاینات بسیار گفت گوشهاش هیچ مشکلی نداره! چند روز بعد دوباره اینکارو انجام دادی اما انگار برات جالب تر شده بود !همزمان با سر و صداها میخندیدی!تازه دوزاریمون افتادو این حرکتتو کشف کردیم! نگو جناب عالی از این تغییر صدایی که به واسطه دست گذاشتن توی گوش ایجاد میشه،سرشار لذت و شادی شدی!...

..چه دنیای خوبی داری عسلکم،لذت ببر،از لحظه لحظه های کودکیت لذت ببر نفس مــــــادر.

.و اما نقاش کوچولوی شیرینم،که به رنگ انگشتی ها در تمام مدت نقاشی 《اه اه 》میگه!.!اونم با یه قیافه کجو کٌله!یعنی دستمو بشووووور!خیلی زود هم خسته میشی و درشونو میبندی!........بقیه ادامه مطلب.

.69666

66655599996555265986525552366215556664466332211665100

. عکسهاتو دیدی عسلم؟اول با خوشحالی بعد هم که مدام اه اه میگی و بعدش هم در رنگها رو میبندی.قربونت بشم که در رنگها رو درست تشخیص میدی و میبندی...《دو عکس آخر》....

.گاهی اوقات هم با ماژیک رو تخته وایت برد نقاشی میکشی.این نوع نقاشی برات دلچسب تره...

.693366228888444055511100

. این کارتها از کارتهای تراشه های الماس رو هم بلدی،البته کلمه های بیشتری رو بلدی که توی کارتها نیست!کلا پشیمونم از خرید تراشه های الماس .فکر میکنم مجموعه صد آفرین با وجود ارزونتر بودنش خیییییلی خیلی بهتره......

.695888535555000

. اینم عکس شما و ایلیا جون.وقتی رفته بودیم خونه آرزو جون در 23 ماهگی شماو13 ماهگی ایلیا جون

.666663333

. چند تا عکس متفرقه....خیلی دوستداری توی تراس بازی کنی هر روز حموم افتاب میگیری!.همچنان به تخلیه کابینتها و کشوها مشغولی!.....

.965669666555222115511100047888111536511100440

. با هزار ناز اجازه میدی بعد حموم موهاتو سشوار بکشم....اینجا بهت گفتم بیا موهای پو رو سشوار بزن تا ساکت شدی و نشستی! فدات بشم که با پو صحبت میکردی تا قانع بشه موهاشو سشوار بکشی! بعدشم که کلی جیغ و هیاهو به پا شد چند ثانیه سشوار دست شما تا موهای پو رو خشک کنی،چند ثانیه دست من تا موهای شما رو خشک کنم!خلاصه که کلی باهات کشتی میگیرمو از زیر دستو بالم در میری و دوباره میام دنبالت و میگیرمت تا موفق میشم نم موهاتو بگیرم.کلا پروسه ی پرهیجانیه!کشمکش شدیدی بین منو شما و سشوار به پاست!اینم بگم که گاهی اوقات هیجان انقدر بالاست که وقتی میخوام بگیرمت که مثل ماهی سر میخوری، چندین بار سشوار بیچاره از پریز درمیاد و خاموش میشه.درمورد مسواک زدن هم جدیدا همین پروسه موش و گربه تکرار میشه!...

.6666333665598339966558558811247

دوستت دارم بی نهاااااایت عسلم.یکدنیاااااا بووووووس،هرچند میدونم یه دنیااااااا کمه!هزار هزارتا دنیا بوووووس.

پسندها (10)

نظرات (45)

مامان ایلیا(آرزو)
23 شهریور 93 14:24
سلام قربونت بشم خوبید؟ چه خبر؟آفرین پسر هنرمند بایدم هنرمند باشی وقتی یه مامان خوب داری . راحیل جون اگه دوست نداره سشوار نکش موهاش موخوره میوفته ببوسش عشقمو عکس تولدو هم بزار
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.خوبیم ممنون.مرسی مهربونم.چشم زود عکسهاشو میگذارم.
زهرا مامان ایلیا جون
23 شهریور 93 16:33
سلام دوست جون مهربونم خووووبی گل من ممنونم از احوال پرسیت عزیزم این ماه حسابی سرم شلوغ بود چند تا پست عقب افتاده هم دارم که هنوز موفق نشدم به روز کنم شرمنده بیخبرت گذاشتم برم پستاتو ببینم که دلم تنگیده حسابی برای تو و خاطرات شیرینت امدی برام از حال روزت بتعریف که حسابی دلم برات تنگه
مامان
پاسخ
سلاااااام عزیزززززم.خوبم ممنوووون گلم.پس زود تر پست ها رو بذار بخونیم ببینیم چه خبر بوده این مدت..الان میام وبت گلم.
زهرا مامان ایلیا جون
23 شهریور 93 16:36
ای جانم قربونت بشم خاله جونی چه خراب کاری هایی راه میندازی وروجک خخخ خیلی باحال بود که مامانی رو از اتاق بیرون میکنی و ... قربونت شم عزیزم حمام افتاب هم عالیه اما کابینت ها رو دیگه بیخیال شو
مامان
پاسخ
فدات خاله جون.ول نمیکنه این کابینتهای بیچاره رووووو.
مامان بچه ها
24 شهریور 93 7:46
سلام راحيل جوني؟خوبي خانمي ؟گل پسرمون خوبه؟
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.بله گلم.ممنون،مرسی
مامان بچه ها
24 شهریور 93 7:52
واي واي از دست اين خرابكاري شما وروجكا امان امان
مامان
پاسخ
واقعاااااامان امانو خوب گفتی
مامان گل پسر
24 شهریور 93 8:06
آره معمولا وقتي بچه ها آروم هستن و صداشون درنمياد حتما به خرابكاري در حال وقوع هست
مامان
پاسخ
امان از دست این وروجکا
مامان گل پسر
24 شهریور 93 8:07
حالا خدا رو شكر كن كه امير حسين با گوشي و شارژر ور ميره و مثل عرفان وقتي ساكته و خبري ازش نيست با قيچي ابروهاشو از ته نزده كه مجبور بشي براش با مداد ابرو بكشي .
مامان
پاسخ
عجب کاری.میخواد خوشگل بشه گل پسر
مامان گل پسر
24 شهریور 93 8:14
تغيير صدا با گرفتن انگشت جلوي گوش ؟؟ چه جالب . بذا منم امتحان كنم ببينم منم غرق در خوشي ميشم عايا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/خخخخخخخخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
نه خاله جون توی گوش!چی شد خاله جون غرق شادی شدی عایااااا؟
مامان گل پسر
24 شهریور 93 8:15
آقاي پيكاسو عكس ما رو نميكشي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
مامان
پاسخ
حتما خاله جون.اما اگه زشت شد تقصیر من نیستهاااا
مامانی فاطمه
24 شهریور 93 9:17
جیگل پسملی خوشگلباموهای خیس خواستنی تر میشیییییی خاله جون
مامان
پاسخ
ممنون خاله مهربون
مامان
24 شهریور 93 9:57
جناب امير حسين خان پيكاسو كوچك البته فكر نكنم پيكاسو در كودكي به هنرمندي تو بوده خيلي نقاشيت عاليه چند اين اثر هنريتو ميفروشي فداش بشم كه اينقدر باهوشه ميدونه سر هر كدوم كدومه
مامان
پاسخ
وای خاله جون مرسی چقدر ازم تعریف کردیفروشی نیست خاله مامانم شستش رفت.
مامانی فاطمه
24 شهریور 93 10:25
نظرم رسید
مامان
پاسخ
بله خانمی رسیده
مهدیه
24 شهریور 93 10:44
دختر منم عااااشق رنگ انگشتی و بهم ریختن خونه است. اصلا هم به تذکرمون توجهی نمی کنه!!! خانومی نمی خوای موهاشو کوتاه کنی؟؟؟؟ البته با این موها قیافه اش به نقاشای حرفه ای می خوره! باب راس...نه نه نه نه امیر حسین راس!!!
مامان
پاسخ
این وروجکا همشون مثل همن.خدا حفظشون کنه. فعلا نه عزیزم،موهای بلندشو دوست دارم. واقعاباهات موافقم.امیرحسین راس
بابا و مامان
25 شهریور 93 9:36
الاهی فات بشم مامان و از اتاق بیرون می کنی خوب به کارات برسی
مامان
پاسخ
بابا و مامان
25 شهریور 93 9:37
الاهی همکار نداره مامان مگه نه به زودی خسته نمیشد تا یه خرابکاری اساسی نکنه
مامان
پاسخ
کاملا درسته مامانی
بابا و مامان
25 شهریور 93 9:37
فدای پسری ناز و تمییزم
مامان
پاسخ
فدات خانمی
شکوفه،مامان مانی و پانی
25 شهریور 93 11:30
سلام عزیزم.خوبی؟ ماشالا چه گل پسر با استعدادی والا راحیل جون من که تا همین الان جرأت نکردم واسه مانی رنگ انگشتی و وایت برد و از اینجور چیزا بخرم.چون همینکه جلو دستش باشه همه جای در و دیوارو باهاشون نوازش میکنه:-D تازه مداد رنگی هم با شک و تردید بهش میدم:-) و اینکه وسایل آموزشی مثل فلش کارتای امیرحسین به هیچ وجه سالم از زیر دستش بیرون نمیاد.منم تصمیم گرفتم که نخرم براش. ولی قصد دارم بفرستمش مهد کودک شاید بهتر شه و کمتر خرابکاری کنه. پس جوجو میره تو اتاقو درو میبنده حالا تازگیا مانی که میخواد خرابکاری کنه میره یه گوشه ای که �%
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.خوبی.نمیدونم چرا بقیه نظرت پاک شد....میام پیشت گلم
مریم(پرنیاوبردیا)
25 شهریور 93 19:54
سلام دوست جونمممممم ای شیطون چرا اتاق مامانی و بهم میریزی آخه؟؟؟ چه قد وروجکی چرا مامانی بیرون میکنی اخه خوبه دیگه همه ی خرابکاری ها در اتاق انجام میشود توسط یه وروجک عزیزممممممم صدایه چی در میاری حالا واقعا دنیای بچه ها قشنگه به به رنگ انگشتی ولی حالا چرا اه اه؟؟؟؟ ای جونم عکسایی که داشت با رنگ انگشتی کار میکرد خیلی قشنگن راستی مامانی فک کنم امیر حسین پرسپولیسیه آخه همش قرمز دستشه یا روی نقاشی شه آفرین عزیزمممم که همهی این لغات و بلدی عزیزممم چه کسه قشنگی با ایلیا جون انداختی عکس سومی داخل تراس امیر حسین خیلی ناز تر از همیشه افتاده قضیه سشوار هم خیلی جالب تعریف کردی دوستممم مثله همیشه همه چی عالی و جامع(ادبیات و حال کن میخوام بگم من انسانی م) میدوستمت دوستممممم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنونم گلم که اینهمه با دقت خوندی.واقعا معلومه انسانی هستی که اینهمه حفظیاتت خوبه.برعکس منه عاشق فرمول.
مریم(پرنیاوبردیا)
25 شهریور 93 19:54
مامان
پاسخ
فریده
26 شهریور 93 8:30
کاملاً مشخصه که امیر حسین خیلی پسر تمیزی هست که دستش که رنگی می شه سریع واکنش نشون می ده . چقدر موهای بلند بهش می آید ، جیگر شده ، خدا حفظش کنه .
مامان
پاسخ
بله فریده جون.چون انگشتشو میذاره دهنش،مدام دستهاشو میشورمو اگه کثیف بشه بهش تاکید میکنم دهنش نذاره نا بشورم.واسه همین عادت کرده و دستهاش کثیف بشه خودش میگه بشور. باهات موافقم گلم،موهای بلند و فرفریشو دوست دارم. ممنون گلم
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:37
سلام عزیزم ،خوبی راحیل جونم؟؟هنوز پستتو نخوندم کامنت گذاشته بودی که حالت خوش نیست نگران شدم چی شده؟؟خدای نکرده مریض شدی؟؟
مامان
پاسخ
سلام گلم.خوبم خانمی.میام پیشت عزیزم
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:39
قربون خرابکاریات بشم امیری جونم که مامانم از اتاق اخراجش میکنی که کاری از دستش برنیاد
مامان
پاسخ
فدات خاله جونم
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:40
اکتشافتووو رفیق...اون وزن امیر حسین زدنت خخخخخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:44
آخی عزیزم چه با چندشم داره نقاشی میکشه با رنگ انگشتی..قیافه گرفتنت برا چیه عزیززززم انگاری یکی مجبورش کرده
مامان
پاسخ
نه بابا اجبار کجا بود خودش میگه رنگها رو بهش بدم.اما دستش کثیف میشه بدش میاد
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:45
عکسها خیلی نازن..مخصوصا آخری که اینقد امیر حسین جونم مهیجه که کابینتو به هم ریخته
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.کار هر روزشه
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:49
آخــــــــــــــــــی راحیل جونم چه اصراریه خب با حوله خشکش کن ..ماهان که عاشق سشواره من برا زحمتش سشوار نمیکشم همون به حوله اکتفا میکنم خخخخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
موهاش بلنده آیسانی با حوله خشک کنم گره میخوره نمی ایسته که .... آخی ماهانی جونم خاله بیا خودم موهاتو سشوار میکشم
مامانی ماهان جون
26 شهریور 93 11:49
یه خبری از خودت بده عزیزم نگرانتمااااااااااااااااااااا
مامان
پاسخ
میام وبت عزیزم.بهترم گلم
مامان گل پسر
27 شهریور 93 9:27
سلام خانومي براي اين پستت ميگم كلي نظز نوشته بودم . اينا رو ميپرسيدم كه نرسيده دستت عايا ؟؟؟؟ اگه نرسيده بگو از اول بنويسم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم بله گلم نظراتت رسیده خانمی.ممنون بووووس
مژده
27 شهریور 93 19:29
سلام مامان امیر حسین خیلی ممنون که بهم سر زدی و خواهرانه نصیحتم کردی و تجربه هاتو در اختیارم گذاشتی از آموزش ژله رولی هم بسی استفاده کردم خوشحال میشم بازم بهم سر بزنی
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.خواهش میکنم گلم.فدات خانمی نمیخواستم جنبه نصیحت داشته باشه.یه تجربه بود و دوست داشتم باهات درمیون بذارم تا بعدا مثل من پشیمون نشی.خدا رو شکر مفید بود .حتما عزیزم
بابا و مامان
28 شهریور 93 2:53
خصوصی عزیزم
مهسا مامان نویان
31 شهریور 93 15:55
سلام عزیزم ماشالله به پسری خوشگل و هنرمند عزیزم خوشحال میشم با هم دوست باشیم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنونم
بابا و مامان
2 مهر 93 7:08
خصوصی گلم
نرجس
2 مهر 93 8:48
ای جونم (امیر حسین زده رو چه خوب اومدی) قربونش برم با این همه ذوق و قریحه و استعداد. زهرا سادات رنگ ها و نمیشناسه هنوز
مامان
پاسخ
قربون شما.فدای شما واقعااااا.امیرم هنوز نمیشناسه.تا میخوام یه چیزی رو بهش یاد بدم فوری میگه بس بس بس.خیلی روش زیاد شده،والاااا. دو روز دیگه من چطور با این درسو مشقشو کار کنم خدا میدونه.
نرجس
2 مهر 93 8:50
مشکل شما رو با سشوار و مسواک ،من با خود حمام دارم،با رنگش و درش و کاشی هاش ،زهرا رنگ حموم میبینه ،فراری میشه. واااااااای چه سخته بچه بزرگ کردن
مامان
پاسخ
ای باباااا.هر کدوم از این وروجکا انگار به یه چیزی حساسیت دارن هااا.ما ها رو میذارن سر کار به خدا،اینا خیلی زبلن.گناه داریم ماااا
مامان کارن( رزیتا )
7 مهر 93 11:22
سلام و صد سلام به راحیل جون و امیرحسین عزیزم- ممنون از مهربونیتون که نگران ما شدین - چند وقتیه بی دلیل بی حوصله شدم رغبتی واسه پست جدید گذاشتن ندارم
مامان
پاسخ
علیک سلام به روی ماهت عزیز دلم.قربونت بشم دوست ماهمی.میام پیشت عزیزم.
مامان کارن( رزیتا )
7 مهر 93 11:23
قربون پسر نقاشم برم من نقاش وسواسی - دوست نداره دستاش کثیف باشه گل پسرم
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون.گاهی اوقات وسواسی بودنش حرص ادمو در میاره روزی هزار بار میگه اه اه.
مامان کارن( رزیتا )
7 مهر 93 11:26
من و کارن هم دقیقا همین برنامه رو واسه سشوار کشیدن داریم عزیزم امیر جون چه قشنگ با پو صحبت می کنه
مامان
پاسخ
عجب پروژه ایه هاااا این سشوار....فدای شما رزیتا جونم
متین من
12 مهر 93 0:22
...... ########............######## .. ###########........########### ..#############.....############# ##############....############## ###############..############## .###############.############## ...############################ .....########################## ........####################### ..............################### ...................################ .........................############ ..............................######### ......................................##### .............................................##
بهار مامانه برسام
12 مهر 93 6:03
سلام راحیل جون مهربونم خوبی عزیز دلم منو ببخش که گرفتاری هام باعث شده کمتر پیشتون بیام وای خدایا بازم امسال با تاخیر تولد پسری نازمون رو بهتون تبریک میگم........شرمندم به خدا................. الهی هیچ کس تویه شرایط من نباشه که باورت نمیشه اگه بگم آلزایمر گرفتم...همه چی یادم میره...از روزی که وبم رو اپ کردم چندین بار خواستم بیام پیشت ولی هربار یه چیزی شده و بعدش دیگه یادم رفته.الان یادتون افتادم فرصت و غنیمت دیدم و سریع اومدم پیشتون...مجازی بودن اینش خوبه دیگه ساعت نداره دید و بازدیدهاش گل نازم یک دنیا از محبت و مهربونیت ممنونم چشم حتما دفعا ی بعد هر جور شده باشه از خودم یه خبر میدم..ولی تو رو خدا دعا کن دیگه سفرهای ناخواسته و اتفاقای ناخواسته پیش نیاد که واقعا احساس میکنم دیگه ظرفیتش رو ندارم....بگذریم نمیخوام بعد از اینهمه وقت که اومدم ناراحتت کنم گل پسمل نازمون ماشالله چقدر بزرگ شده الهی من فداش شم خیلی ناناسی و خواستنیه؛دورش بگردم از اول هم ناز و خواستنی بود و من از اول عاشقش بودم و همچنان عاشقشم دوست جونی گلم روی ماه عسل پسری رو ببوس الهی در پناه خدا و زیر سایه ی پر مهر شما گل پسری 120 ساله بشه و تولد 120سالگیش رو به سلامتی و دلخوش جشن بگیرید با تمام وجودم تولد این فرشته ی ناز رو بهتون تبریک میگم و امیدوارم همیشه زندگیتون سرشار باشه از عشق و آرامش و اول تر از همه سلامتی که بزرگترین نعمت خداست و ما اکثر مواقع ازش غافل میشیم گل نازم بازم ازت ممنونم برای تمام بزرگواریت و تمام مهربونیات و تمام گذشتت که میبخشی منو با تمام کمی ها و کاستی هام............. دوستتون دارم خیلی خیلی زیاد
بابا و مامان
18 مهر 93 10:04
عزیز دلم من هنوز موفق به باز کردن رمز نشدم اما یه چیزای راجبه تولد باید باشه عزیز دلم تولدت مبارک کاش می دونستم کیه
مامان
پاسخ
معلومه کهههههه.امیر خونمون
مامان آیسو وآیسا
20 مهر 93 16:58
مامان
پاسخ
بهار مامانه برسام
22 مهر 93 3:29
گل نازم فدای محبتت عزیز دلم مرسی که یاد من بودی مهربونم من یادمه تولد نازگل خوشملمون رو با کم تاخیر تبریک گفتم ولی تویه کامنتها ندیدم کامنتم رو....ثبت نشده؟؟؟؟؟ یا خصوصی داده بودم؟ تو رو خدا بهم بگو که خیلی برام مهمه آخه این اواخر خیلی فراموش کار شدم ولی خدا میدونه تولد گلپسملی رو تویه تقویم سیستمم وارد کرده بودم که یادم نره بعد باز که دیدم نتونستم به وقت تبریک بگم خیلی ناراحت شدم ولی چندتا پیغام تبریک تولد یادمه که دادم به گل پسرمون.....نمیدونم چرا نیست
زهرا مامان ایلیا جون
22 مهر 93 20:33
سلام دوست جونی .. خوبی عزیز دلم چخبر ..پسری خوبه ..خودت خوبی ؟؟ ما برگشتین تهران .اپم بهم سر بزن دلم برات تنگیده ها
مامان
پاسخ
سلام گلم. ممنون خوبیم. چه خوب.الان میام
مامان منا
3 آبان 93 17:20
ای جانم چقدر زیبا نقاشی میکشی عزیزم به من رمز میدی مرسی
زهرا مامان ایلیا جون
4 آبان 93 17:38
خانوی منم انلاینم بیا تو چت که دلم تنگیده برات