امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

هنر هفتم !...روزمرگی ها،《24 و 25 ماهگی》

1393/7/27 15:50
نویسنده : مامان
1,189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه ی مادر..

.سلام دوستهای ماهــــــم.امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید...

.نفس مامان، با ور نکردنیه این همه تغییر! دو سالگی رو که پشت سر گذاشتی، از رفتارها و برخورد هات معلومه که حسابی آقا شدی. البته بعضی اوقات تبدیل میشی به یک آقای جیغ جیغو!!!....

..《با اینکه میدونی کار خوبی نیست و گلوت درد میگیره اما با هیجان جیغ میزنی.منم کاری بهت ندارم.میذارم راحت جیغ بزنی!گاهی اوقات منم همراهیت میکنم و بعدش بپر بپر و یه شعر هیجانی میخونیمو شما هم آهنگین و فقط با صداهایی که از خودت در میاری همنوایی میکنی و دست میزنیمو به همین راحتی جیغ زدنو فراموش میکنی.!......

.عاشق این عکس العملت هستم! گاهی اوقات من یا بابا صدات میکنیم و مثلا میخوایم باهات آروم حرف بزنیم که شخصی سوم مفرد! صدامونو نشنوه.وقتی میبینی صدامون ضعیفه به حرکت لبهامون نگاه میکنی و کار ما رو تکرار میکنی! لبهاتو تکون میدی و فکر میکنی داریم باهات بازی میکنیم.انقدر اون لحظه خوردنی میشی که نگو.....اما خیلی خوب جواب میده این حرکت برای ساکت کردنت توی جمع! که دست از شلوغ بازی هات برداری،البته فقط برای چند دقیقه ناقابل تاثیر داره....

.راحت و بی سر و صدا با تلفن صحبت کردن برامون شده رویا !.....هر وقت صدای تلفن خونه یا گوشی رو میشنوی گریه میکنی و دستتو میذاری روی گوشتو میگی《دوودوو، doodoo》یعنی گوشی رو بده من.ببین چه قشنگ ترجمه کردم خخخخ.آخه شما به گوش میگی دوو.به گوشی تلفن هم میگی دوو. وقتی دوتاشو با هم بگی و دستت روی گوشت باشه یعنی گوشی رو به گوش برسون.! خخخخ....الهی فداااات...

.تی وی دیگه ترکیده بنده خدا،نمیدونه دوسش داری یا ازش بدت میاد! یه روز باهاش خوبی و هر شخصیتی که ببینی میری سمتشو میگی《موو.moo ،به بوس میگی موو!》لبهاتم غنچه میکنی و میبوسیش!بعضی اوقات هم با اسباب بازی هات میری شخصیتها رو میزنی!....البته اکثرا در حالت موو به سر میبری!....کنترلهای تی وی و غیره هر 5 تاشون عذاب میکشن از دستت!مدام ازت میگیرمو میذارم روی اپن آشپزخونه برای عوض کردن هر شبکه کلی مشقت میکشیم!کنترلها هم مدام بین دستهای ما و شما در حال کشمکش هستند و اگه ازت غافل بشم مدام شبکه ها عوض میشن،صدا کمو زیاد میشه،و همه سیستم ها خاموش روشن!...کلا یه موجود عجیب غریب شدی که سخته کنترل کردنت.گاهی اوقات کنترلها رو یه دفعه قایم میکنیم و بعدش یادمون میره کجاست!گاهی اوقاتم شما از دست ما قایمشون میکنی و هرچی هم بهت بگم کجا گذاشتی مثل اینکه یادت نمیاد!دیروز یکیشونو قایم کرده بودی هر چی پرسیدم گفتی نیست و کلی با هم گشتیم دنبالش اما پیداش نکردیم.شب به بابا گفتم توجیهت کنه کجا گذاشتیش! یکمی با هم گشتید و بعد با ذوق رفتی تو اتاق و ما هم دنبالت!با خوشحالی از روی کامیونتو زیر ماشینت که قایمش کرده بودی بهمون دادیش!الهی فدات بشم خودتم انگار تازه یادت اومده بود که اونجا گذاشته بودیش.انقدر ذوق داشتی و میخندیدی.ما هم تشویقت کردیمو بابا کلی کیف کرد از این شیطنتت و حسابی توی بغلش محکم گرفتت و بوست کرد.

.از اواسط شهریور که پاساژ کورش باز شده و چند تا خیابون پایین تر از ماست، سینما رفتنمون خیلی راحت تر شده و هر هفته می رفتیم سینما.قبل از اینکه دانشگاه بابا شروع بشه ،چهارتا فیلمو رفتیم دیدیم.《مدرسه موشها 2،خواب زده ها،آرایش غلیظ،آتش بس 2》مدرسه موشها رو دوست نداشتی،چون کلا کارتن و شخصیتهای کارتونی رو دوست نداری!فقط فیلم دیدنو دوست داری.اونم فیلمهای هیجانی و با سرو صدا.!  بیشترین ساعتی که نشستی و تا آخر فیلمو دیدی، فیلم بسیاااااار بی خودیه آرایش غلیظ بود.اونم بخاطر،سرو صداهای ناگهانی فیلم.بعدش خواب زده ها و آتش بس  یکساعت و بیست دقیقه.مدرسه موشها نیم ساعت!. ..وقتی فیلم شروع میشد ساکت بودی.وقتی دیگه خسته میشدی خوراکی ها یی که برات آورده بودمو بهت میدادمو چند دقیقه ای سرگرم خوردن میشدی و ساکت بودی.اما اگه دیگه فایده نداشت میبردمت بیرونو توی پاساژ قدم میزدیم و آخر فیلمو از بابا میپرسیدم!،کلا خوب بود.اما فعلا دانشگاه بابا شروع شده و ددر از نوع هنر هفتم مون تعطیل شده》.بقیه عکسها ادامه مطلب.......

 6569

 

6uy6yu

بعد از فیلم دیدن میریم به قول شما به به میخوریم و پاساژ گردی و بعضا خرید.اینجا پنه پاستا و سالاد سزار خوردیم....

.عا369

. بازی با فرهان جون پسر همسایه که این تنها باری بود باهاش بازی کردی.چون اسباب کشی داشتن می خواستن از اینجا برن،فرهان چند ساعتی مهمون ما بود.شما مدام میخواستی بوسش کنی ، لپشو میکشیدی و بوس میکردی......

.3فلهف

.ا6ا6اعتا6625369عهها

6اهندتن6عه

.روزمرگی ها.24 و 25 ماهگی.....شیطنت از نوع کنترلی! مراحل برداشتن کنترل....

.36ا**ت9683تتند5693تتذ

.....

.3عهتع

.6اتنون

.63تتن56359269

.6تن659

.65تهن5ا659اتذخم

.

.59866ع

.2569962

.خیلی دوست داری برات کتاب بخونم.همه کتابهاتو حفظ شدم!کتاب خوندن که تمام میشه بازم کتابو باز میکنی که بخونم.شاید 10 بار توی یه ربع یه کتابو برات می خونم.دیگه کف میکنم، خسته میشم چشم بسته کتابو برات خلاصه میکنم و تند تند ورق میزنم تا تموم شه.خخخخ.البته فکر میکنم چون کتابو با جذابیت برات میخونم دوست داری،مثلا وقتی عکس شمع باشه بهت میگم فوتش کن و اگه جشن باشه جای شخصیت داستان ما جشن میگیریم.اگه کیک باشه ما کیک الکی رو میخوریم.و خیلی چیزای دیگه.این علاقه تا جاییه که حتی کتابچه های تبلیقاتی رو دوتایی میخونیمو یه داستان سرهم میکنم و شخصیت اصلی اون داستان شما هستی و به همه ی اون مکانهای تبلیغاتی سر میزنی! خلاصه که خیلی استقبال میکنی.

.2569865

.6598اتات

.6ا*اتت

..این بادکنکو با چسب چسبوندم به کابینت،شما هم محکم میزدی بهش و یه صدایی میدادو می افتاد.کلی خوشت اومده بودو میخندیدی.کلی خندیدی و تخلیه انرژی شدی و راحت خوابیدی البته ساعت 2 بامداد.!

..563تهنذ55986999نن586عاتد

.نفسم به نفست بند است عزیز دل....

پسندها (4)

نظرات (26)

مامان ایلیا
3 آبان 93 23:24
سلام عسلم خوبی?قربونت خوشگلم تو واقعا پسر نازو مهربونی هستی چه قد موهات نازه اینده ایلیا هم مثل تو موهاش فر میشه مواظب خودتون باشید راحیل جوووووون
مامان
پاسخ
سلام خاله آرزو بله خوبم.ایلیا همین الان هم جیگره اونموقع دیگه باید حسابی گازش بگیریم.ممنون ارزو جوووووووونم.
بابا و مامان
4 آبان 93 15:02
الاهی ماشالاه اقا شدی همیشه خوش باشی عزیزم بهمراه بابا و مامان مهربون
مامان
پاسخ
ممنون عزیز دلم
بابا و مامان
4 آبان 93 15:03
مامان جون چرا موهای امیر حسین و براش کوتاه نمی کنید احساس می کنم داره اذیت میشه طفلکی
مامان
پاسخ
تابستون یه مقداری اذیت شد اما الان نه. هم دوست ندارم کوتاهشون کنم هم اینکه خودش نمیذاره. اما درکل تو فکرش هستم موهاشو کوتاه کنم
بابا و مامان
4 آبان 93 15:04
فدای این پسری مهربون و مهمون نواز
مامان
پاسخ
قربون شما خاله مهربوووون
نرجس
4 آبان 93 17:03
سلام ،ای جونم آروم حرف زدناشون خیلی بانمکه ،زهرا هم همینطوره
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.واقعا بانمکهدلم میخواد اون لحظه قورتش بدم.زهرا گلی رو ببوس
نرجس
4 آبان 93 17:04
چه با نمک شدی خاله ،مخصوصا اون جا که موهاتو با گیره بستی شبیه مردها تو فیلمای کره ای شدی گل پسرم
مامان
پاسخ
ممنون خاله مهربونم.نظر لطفته. فرشته ها رو ببوس
نرجس
4 آبان 93 17:05
خوش به حالتون سینما نزدیکتونه ،به ما سینما خیلی نزدیک نیست. برخلاف میلمون دیر دیر میریم فیلم ببینیم یعنی بیشتر خوش به حال امیر حسین جونم
مامان
پاسخ
درکت میکنم سینما که دور باشه حسش نیست زود زود بری سینما مگر فیلمهای خاص.ولی اگه مثل ما نزدیکت باشه دوست داری زیاد بری حتی واسه فیلمهای نه چندان خاص!.پس زیاد ناراحت نشو سالی یه بار بری اونم واسه یه فیلم خوب خیلی بهتره تا چند تا بری و هیچکدومشم خوب نباشه.البته جهت وقت گذرونی خوبه.
الهه مامان مبین
4 آبان 93 17:39
سلام راحیل عزیزم . خوبید . خوشید ؟ آخ از جیغ زدن نگو که مال ما همچنان ادامه داره ... و واقعا هم میدونند کار غلطیه ولی ادامه میدند . مبین بعضی مواقع اینقدر جیغش ادامه دارمیشه که دیگه صداش کم میشه ...
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.خوبیم ممنون.خدا رو شکر فعلا امیرحسین قطع کرده و یه چیز دیگه جایگزینش کرده بدتر از جیغ.امیدوارم مقطعی باشه و زود از سرش بیافته.ای جان قربون صداش که کم میشه.حسابی ماچش کن
الهه مامان مبین
4 آبان 93 17:41
چه خوب که امیرحسینم توی سینما میشینه . من هنوز امتحان نکردم . هر وقت تبلیغ مدرسه موشها رو میده و مبین ذوق میکنه تصمیم میگیرم ببرمش ولی دوباره پشیمون میشم
مامان
پاسخ
فدات بشم یه بار ببرش امتحان کن ضرر نداره،هر بچه ای یه واکنشی نشون میده شاید دوست داشته باشه و تا اخر فیلم بشینه.فدای ذوق کردنش.ببوسش خوشگل پسری رو
الهه مامان مبین
4 آبان 93 17:45
ای قربون اون موهای بلند خوشگلت عزیزم ... منم موهای مبین رو بلند کردم .. خیلی دوست دارم ... ولی هر کسی توی خیابون میبینه میگه چه دختر نازی ... منم کلی کفرم در میاد از لباسهاشم تشخیص نمیدند ...
مامان
پاسخ
فدات الهه جوووونم.موی بلند خیلی قشنگه حتی برای پسرها.موهای بلند فرفری پسرها خیلی دوست داشتنیه.مخصوصا اگه یه مقداری بور باشن. به امیرحسین هم همینو میگن،با وجود اینکه پیرهن مردونه تنشه .
الهه مامان مبین
4 آبان 93 17:46
بوووووووووووووووووووووووووس برای راحیل عزیزم و امیر حسین عسلم
مامان
پاسخ
بوووووووووووس برای الهه عزیزززززززززززم و مبین جیگررررررررری
زهرا مامان ایلیا جون
4 آبان 93 17:49
سلام گل من خوبی .. ای الهی فدای لب خونی این وروجک خوشگل بشم من ای جونم حالا دیگه کنترل و قایم میکنی و خودتم یادت میره کجا گذاشته بودی چقدر خوبه که راحت میرین سینما .. عکسهاتون هم جالب بود مخصوصا کتاب خوندن پسری بیا پیشم که کلی اپ کردم ها
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.خوبیم ممنون. خدا نکنه عزیزم.زهرایی ایلیا که ماشاالله بزرگه شما هم برید یه بار امتحان کنید با بچه زیادم سخت نیست.قبل از عید که برای فیلم اخراجی ها ۳ رفته بودیم ،با اون همه صدای بمب و جنگ ، توی سالن چند تا بچه دو سه ماهه دیدم، ایلیا که ماشاالله آقاست.منم اون عکس ها رو خیلی دوست دارم.چشم الان میام گلم.
مامان گل پسر
5 آبان 93 13:12
سلام دوست عزيز و قديمي و ديرينه خودم فداي خودت و مهربوني هات . اگه بدوني با نظرهاي پر مهرت چقدر منو به زندگي اميدوارم كردي ؟؟ وقتي ديدم دوستهايي دارم كه هنوز براشون مهمم تصميم گرفتم كمتر غصه بخورم. گلم خوب نبودم اما الان به لطف شما دوستهاي خوبم خوب هستم دلم براي تو و امير حسين جونم تنگيده بود . راحيل جونم دوستت دارم
مامان
پاسخ
سلام نگاری.دوست ماهـــــــــــــــم.فدات نگاری جون.لطف داری.معلومه که مهمی غم و غصه اصلا بهت نمیاد.خدا رو شکر که الان خوبی.ما هم دلتنگ بودیم عزیزم.منم دوستت میدارمممممممم
مامان بچه ها
6 آبان 93 10:23
به به سلام به مادر و پسر گل گلابی دلم براتون تنگ شده بود تو این مدت دوری
مامان
پاسخ
علیک سلام مامان مهربووووون.ما هم دلتنگ بودیم خیلی عزیز دلم.ببوس فرشته ها رو
مامان بچه ها
6 آبان 93 10:25
ای من فداش بشم که اون با اون فسقلی بودنش باز کنترلو از دست شما ها قایم میکنه ای باحالی امیر حسین جونننننننننننننی
مامان
پاسخ
نصفش زیر زمینه این فسقلیه بلا.
مامان بچه ها
6 آبان 93 10:27
بابا خانواده فرهنگی ایول که منکه خودم سینما برو نیستم حداقل دوست دارم که دوستدار فرهنگ و سینما باشن اونم از نوع امیر حسین گل
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.مرسی از لطفت.منم خیلی سینما رفتنو دوست دارم امیر فکر کنم تا الان ۹ بار سینما رفته.بار اول هفت ماهش بود.
مامانيه نيكا
6 آبان 93 13:43
سلام عزيزم ممنونم از پيشنهادات عزيزم گفتم اول بيام تشكر كنم بعد برم ميبوسمت دوست گلم
مامان
پاسخ
سلام خانمی.خواهش میکنم.مرسی از لطفت.
مامان گل پسر
7 آبان 93 10:11
ميگم اين پنج تا كنترل واس چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ اين وغيره كه نوشتي مال ما 3 تا هست . چرا مال شما 5 تاس ؟؟؟؟
مامان
پاسخ
خخخخخخخخخ.تی وی.دیجیتال.DvD.سینمای خانگی.و دستگاه بلاد کفر.استغفرالله .دوتای دیگه هم بود که فعلا جمع شده وگرنه ۷ تا کنترل بود.خخخخخخ
مامان گل پسر
7 آبان 93 10:14
ايول راحيل جون اي فيلم بيننده اي سينما رونده اي هنر هفتم دار اي پاساژ رونده اي فيلم مدرسه موشها و آرايش غليظ ببينده اي چهار تا فيلم جديد اخير رو ببينده اي فداكار اي آخر فيلم رو از آقاي همسري پرسنده
مامان
پاسخ
ممنون نگاری که اینهمه با دقت میخونی گلمممم
مامان گل پسر
7 آبان 93 10:14
ايشالا همه ي روزهات خوب و قشنگ باشه گلم .
مامان
پاسخ
ممنون نگار جونم
مامان گل پسر
7 آبان 93 10:19
راحيل جونم گيره چرا بستي به موهاي امير حسين ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان
پاسخ
واسه ارضای حس دختر داشتن.....با یه تیر دو نشون زدن.
مامان گل پسر
7 آبان 93 10:22
ميگم اگه امير حسين جون ساعت 2 بامداد تخليه انرژي نميشد چه وقت ميخواست بخوابه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان
پاسخ
چی بگم والا ساعت مشخصی نداره خواب شبش.چون عصرها بی موقع میخوابه و نه شب بیدار میشه....اونوقت شبها سرحاله و خیلی دیر میخوابه.
فریده
7 آبان 93 11:27
نگاه ، موهاشو که بستی ، خیلی ناز شده ، انگار دختره . خدا حفظش کنه .
مامان
پاسخ
ممنون فریده جونم.مرسی.هر وقت بیرون میریم با اینکه پیرهن مردونه تنشه بازم میگن چه دختر بامزه اییفکر کنم بیشتر موهای فرفریش جلب توجه میکنه تا پیراهنش.
فریده
7 آبان 93 11:29
من خیلی دوست دارم آتش بس 2 رو ببینم ، ولی همش فکر می کنم با پرهام نمی شه رفت سیما ، حالا که این پست رو خوندم امیدوار شدم
مامان
پاسخ
حتما برو فریده جونم.هر بچه ای یه جوری واکنش نشون میده.امتحان کردنش ضرر نداره.شاید هم خوشش بیاد و تا اخر فیلم بشینه.اما معمولا اولش جذابه براشون و آخرش دیگه خسته میشن از نشستن اونموقع خوراکی بهش بده تا سرگرم بشه و نیم ساعت دیگه باز بشینه
مامان کارن(رزیتا)
14 آبان 93 11:22
آفرین به این همت شما راحیل جون که با وجود امیر حسین گلم هم سینمای خودتون رو می رین - میگما خوب شد کارن رو نبردم شهر موشها رو ببینه گویا آخراش وحشتناکه برا بچه ها
مامان
پاسخ
فدات بشم رزیتا جونم.بله گلم گربه های سیاه وحشتناکی داره برعکس موشهای خوشگل و رنگ رنگی.کارن خوشگلمو ببوس.
بابا و مامان
16 آبان 93 9:52
حالا من بگم پس کامنت من کوشاید شما هم هنوز تایید نکردید
مامان
پاسخ
من واقعا شرمنده م.بله دقیقاااا