امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

نمایشگاه کتاب+باغ وحش پارک ارم+رنگ انگشتی《20ماهگی》

1393/2/29 4:59
نویسنده : مامان
1,300 بازدید
اشتراک گذاری

همه دنیای من ،نفس من،وجودم خوبی گلم؟....

وروجک مامان حسابی شیطون شدی و روز به روز شیرین تر میشی،و از همه مهمتررررر.دلم ضعف میره برای راه رفتن بامزه ت.وقتی توی پارک راه میری و خوشحالی،سیستم راه رفتنت خیلی فرق میکنه ....

.جیگرمامان هرچی بزرگتر میشی کنترل کردنت خیلی سخت تر میشه،درکابینتها رو باز میکنی و هرچی توشونه پرت میکنی،دیروز هم انقدر با قاشق محکم کوبیدی به ظرف تا بلاخره شکوندیش! بعد هم با تعجب نگاهش میکردی و میخندیدی!....

.روزی هزار بار دستمو میکشی و میگی 《بیم》یعنی بریم!....دستمو میگیری و میبری تو آشپزخونه و بهم میفهمونی بهت آب بدم.بعدش هم لیوان آبو ازم میگیری و یخورده میخوری و بقیشو میریزی رو فرش!.......کلا روزگاری داریم باهات....

.چند روز پیش رفتیم نمایشگاه کتاب《27》،خیلی خلوت بود! برات چندتا کتاب و پازل دو تیکه خریدم،کتابو که دوست داری پاره کنی! اما پازلو دوست داری و با کمک هم میچینیم،چقدرم سخته پازل دو تیکه که من کمکت میکنم.خخخخخخخ...خسته نشی مادررررر!!!....

.93/2/20 جمعه، امروز رفتیم باغ وحش پارک ارم ،خییییلی شلوغ بود! حیونهای جالبی داشت اما محیط دلچسب و تمیزی نبود!.بیچاره حیونها !.....

.از حرف زدنت بگم که تقریبا هر چیزی که میگیم،اگه حوصله داشته باشی تکرار میکنی،البته فقط یکی دو کلمه اولشو!...به پیشی میگی《پی》فدات بشم که توی باغ وحش بهت گفتم نگاه کن به این میگن فیل، شما هم زود گفتی 《بیل》.....

.نفس مامان یه روز که داشتم لباسهاتو عوض میکردم که ببرمت پارک ، با گریه بلند شدی رفتی یکی از لباسهای منو از توی کشو درآوردی و اومدی پیشمو با همون چشمهای خیست بهم میفهموندی که منم بپوشم! جونم فدات که فکر کردی من نمیام !!! اما مادر لباسو اشتباه آوردی ها خخخخخخ.....بقیه ادامه مطلب.

.399988

 

نمایشگاه کتاب《قسمت نشر کودک》که خیلی هم خلوت بوووود.یکی از فروشنده ها این تاج مقوایی رو روی سرت گذاشت اما اصلا دوستش نداشتی...

.363694090

.اینم عکسهای باغ وحش...به این خرسه همش میگفتی《بی》یعنی بیا! دستتم سمتش میگرفتی و مدام 《بی》《بی》 میگفتی،چیز دیگه ای لازم نداری مادرررر

!8253217کانگروگوزن زردسنجاب ماکارونی خور!69284725834745690225200

یه لونا پارک بود وسط باغ وحش برای وروجکهای هم سن شما....شما هم سوار این اژدها شدی و خییییییییلی زیاد استقبال کردی و خندیدی ،جالب بود که با جیغ و گریه از اون محیط اومدی بیرون ،فدات بشم که برای اولین بار بهونه گیریت رو برای استفاده از وسیله های بازی دیدیم.!!!.......

.393*304

ادامه باغ وحش گردی...این فیل بیچاره کلی خرطومش کش اومد! اما بازم نتونست این سیبی رو که براش انداخته بودن بخوره.....طفلک خیلی اذیت شد....هرچی هم میگفتن به حیوانها غذا ندید مردم از رو نمیرفتن.به شتر بد بخت چیپس و پفک میدادن!....ولی کلا حیونها خیلی گرسنه بودن و بی حال!فقط شیرها سرحال بودنو با همدیگه درگیر بودن که خیلی بامزه بووود........

.644446952299699644222268896604200443222666630000

فدات بشم نفس مامان....اولین زمین خوردن رو تجربه کردی《و زانوی سمت چپت بد جوری خراش برداشت》.توی پارک افتادی....

.25588

بار دوم 4 روز بعدش که برده بودمت بالای پشت بوم قدم بزنیم.از بس اذیتم کرده بودی! اونجا خوردی زمین و زخم پات، دوباره تازه شد.و خیلی ازش خون اومد......

.47770

.بار سوم تقریبا 5 روز بعدش توی باغ وحش دوباره خردی زمین و باااز هم همون زخم تازه شد و دلمون برات ریش شد.....شاید فعلا با شلوار ببرمت بیرون تا دیگه پات صدمه نبینه عشقم.....

.304751398

و اما رنگ انگشتی خوراکیه مامان ساز......ماست و پودر ژله های رنگی و کثیف کاری شما که آخرش به گریه ت ختم شد ! چون کثیف شده بودی خوشت نمیومد.....

.—25555699993222666992997745036925863045896369558310002555000287770140707030000056000725555970007

الهی فدات شم همه هستی من.بعد از بازی هم یه حمام حسابی با آب بازی فراون، حسابی کیف کردی عشقم....

برای رنگ انگشتی خوراکی ایده های زیادی هست.مثل سس کچاب برای رنگ قرمز- اسفناج یا هر سبزی سبز رنگی بخار پز شده و میکس با کمی ماست برای رنگ سبز.-هویج پخته و میکس شده با ماست برای رنگ نارنجی -آب لبو با ماست برای رنگ قرمز، و....

نظرات (104)

مامان کارن
21 اردیبهشت 93 8:22
چه ایده جالبی رنگ انگشتی با ماست و ژله
مامان
پاسخ
فدات بشم گلم.ایده جالبی بود ژله ها ولی ایده من نبود. ایده کارگاه مادر و کودک بود که توی وب مائده جون.(سارینا)دیدم
مامان کارن
21 اردیبهشت 93 8:24
همیشه به گردش آخی دلم سوخت واسه اون فیله
مامان
پاسخ
ممنون.واقعا ناراحت کننده بود
مامان مهدی و زهرا
21 اردیبهشت 93 9:28
الهی بگردم،جونم ،پسرم میگه من آب بخورم ، گلهای قالی نه؟ مهربون خاله
مامان
پاسخ
واقعاااا چه تشبیه جالبی..... از این به بعد قبل آب خوردن گل پسری، گلهای قالی را آبیاری میکنیم بچه مهربون نخوایم ،باید کی رو ببینیم ؟ والا...
مامان مهدی و زهرا
21 اردیبهشت 93 9:30
آخی ،پات اوف شده خاله جون ، براش بوس میفرستم تا زود خوب بشه
مامان
پاسخ
ممنون خاله گل و مهربون با بوس شما دیگه خوب شد
مامان ایلیا(آرزو)
21 اردیبهشت 93 9:39
سلام جیگرم ایشالا همیشه به گردش خوش به حالت امیر حسین مامان و بابات میبرنت بیرون قدرشونو بدون خوبی راخیل جونم؟آخی چرا خ ردی زمین؟
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنون گلم.خوبیم عزیزم.شما خوبین؟دستشو گرفته بودم اما داشت دورو برشو نگاه میکرد...
رومینا
21 اردیبهشت 93 15:59
یه دنیا بوس برای عزیز دلم
مامان
پاسخ
ممنون رومینا جوووونم
الهه مامان مبین
21 اردیبهشت 93 17:20
ای جونم چه پسر نازی هزار ماشاا... خدا حفظش کنه دوست عزیزم . اگه دوست داشتید تبادل لینک کنیم
مامان
پاسخ
ممنون گلم.لطف دارید.حتما خانمی
شکوفه،مامان مانی و پانی
21 اردیبهشت 93 18:23
سلام راحیل جون.همگی خوبین؟ خداییش دلم ضعف رفت واسه پات ( پای )امیرحسین(به قول مانی). چه ایده های جالبی دادین برای رنگ انگشتی.
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنون خوبیم... شرمنده..ایده ی من نبود ژله هاااا.بقیش ایده من بود ایده ژله ها مال وب سارینا جون بود که از کارگاه مادر و کودک نوشته بودن
fafa
21 اردیبهشت 93 21:46
ای خدا الهی فداش بشم موهاش بلند شده چقدر بامزه شده ببخشید جواب کامنتتو نتونستم بدم و دیر بهتون سر زدم نقاحت بعد زایمان سختی رو داستم و البته هنوزم خوبه خوب نشدم اما بهترم شکر خدا ممنونم که احوالپرسمون بودین به داشتن دوستای مهربونی مثل شما افتخار میکنم
مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم.بله خییییلی بلند شده.میترسم کوتاه کنم زشت بشه.میفهمم عزیزم.انتضاری هم ازت نیست گلم با اون حال و روزت.ممنونم عزیزم.وظیفه بود.منم همینطور مهربونمحسابی خجالتم دادی هاااا
الهه مامان مبین
22 اردیبهشت 93 1:41
فدات بشم دوست خوبم . منم شما رو لینک کردم
مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیز دلم.باعث افتخاره
الهه مامان مبین
22 اردیبهشت 93 1:42
فردا میایم حسابی بهتون سر میزنم
مامان
پاسخ
خجالتمون میدی عزیزم
الهه مامان مبین
22 اردیبهشت 93 1:42
میبوسمتون زیاااااااااااااااااااااااااااااااد
مامان
پاسخ
من بیشترررررررررررر
مامی نرگس
22 اردیبهشت 93 2:21
سلام خوبین پسمله گلم خوبه الههههههههههههههههههی بمیرم چرا اوف شدی ما هم امروز رفتیم باغ وحش وااااااااااااای کلی خندیدم سر فیله بیچاره دلم براش سوخت من تنبلی کردم و به هوای شلوغی نرفتم نمایشگاه حیــــــــــــــــــــــــــــف بوووووووووووووووووووووس برای امیر حسین جوووووووونم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم. ممنون خوبیم خدا نکنه خاله جون...چه خوووب.واقعا ناراحت کننده بود چیز خاصی نداشت گلم.خیلی خلوت بوووووود. بووووووووس برای شما و باران عزیزم
مامان بچه ها
22 اردیبهشت 93 10:12
خاله ميگفتي خرسه بياد ماماني رو بخوره خخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
دستت درد نکنه.نداشتیماااااچی یاد بچه میدی. امیرحسین میگه بهش گفتم بیاد خاله رو بخوره دیدی پسرم هوامو داره...
مامان بچه ها
22 اردیبهشت 93 10:14
بچوك فيله بعد از اون فكر كنم خرطوش كش بياره و رو زمين ميخورده باشه خيلي عكسات قشنگن عزيزم ماشاا...
مامان
پاسخ
منم همین احساسو داشتم.ممنون گلم.چشمهات قشنگ میبینن
مامان بچه ها
22 اردیبهشت 93 10:14
اي جونم ماماني چرا بچه رو لخت لختو بيرون ميبري پاش اوف ميشه
مامان
پاسخ
وای شرمنده.چرا عصبانی میشی خووووو.دیگه تکرار نمیشه.البته سعی میکنم
الهه مامان مبین
22 اردیبهشت 93 17:13
ولادت حضرت علی (ع) و فرارسیدن روز پدر رو به شما دوست عزیزم تبریک میگم . همراه با بهترین آرزوهای قلبم
مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم.مرسییی
مامان مائده
22 اردیبهشت 93 19:48
به به معلومه كه خيلي باغ وحش و ديدن حيووناي جور واجور خوش گذشتهخاله جون خيلي ناراحت شدم زمين خوردي و پات اوخ شد دست مامانتو بگير كه ديگه اينطور نشه
مامان
پاسخ
بله مائده جونم.چشم خاله جون.سارینا خوشگله رو ببوس
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:20
سلاممممممم خوبي خواهري... ميبينم كه حسابي همه رفتن نمايشگاه كتاب هااا
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.ماشاالله همه با فرهنـــگ اهل کتااااااب
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:44
واي الاهي بميرم براي پات كه زخم شده
مامان
پاسخ
خدا نکنه لی لی جونم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:44
واي ببخشيد منظورم پات بود لطفاً ويرايش كنيد
مامان
پاسخ
چشم.عیب نداره لی لی جونم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:45
منم از اين كلاه مقوايي ها واسه اوايي يادگاري گرفتم .... خخخ
مامان
پاسخ
چه خوب.اما اصلا نذاشت یک دقیقه روی سرش بمونه
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:46
باغ وحش هوراااااا خاله خوووو مي اومدي منم ميبردي
مامان
پاسخ
انشاالله دفعه بعدبووووس برای آوا جونم
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:49
واي ژله هارو خواهر درست كن بفرست بياد هاااااا ... پسري چه عشقي كرده با دست ساز ماماني هاااا
مامان
پاسخ
چشــــم.بله حســــــابی
مــن و آوايي قــلــمــبــه
22 اردیبهشت 93 20:49
دوسسسسستون دارم بوووس
مامان
پاسخ
ما بیشتــــــررررررررر
مامان فاطمه
22 اردیبهشت 93 23:51
سلام مامانی و امیر حسین جونم به به این هفته کلی خوش گذرونید نمایشگاه رفتید باغ وحش به به
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم.واقعا به به جای شما و آنیتا جونم خاااالی
مامان فاطمه
22 اردیبهشت 93 23:52
دیگه بچه ها یکم که بزرگتر میشن دوس ندارن تو خونه بمونن قربونت بشم پسر باهوش
مامان
پاسخ
واقعاااااا.
مامان فاطمه
22 اردیبهشت 93 23:54
چه رنگ انگشتیای قشنگی آفرین مامان خوب فکری کردی ولی فکر کنم امیر حسین همه جای بدنشو رنگ رنگی کرد
مامان
پاسخ
ممنون.اما فکر من نبودهااا از وب سارینا جون دیدم.یکی از ایده های کارگاه مادر و کودک بوده....بله حسابی ماست مالی کرد همه جا رو
بابا و مامان
23 اردیبهشت 93 1:03
عزیز دلم 20 ماهگیت مبارک الاهی فدات شم ببین چه خوشحاله همیشه سلامت باشی عزیزم الاهی بمیرم مامان حواست کجا بود نازنینم خورد زمین قربونت بشم ببین چه گریای می کنه جونم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.. مرررسی گلم.دستشو گرفته بودم اما بازم زمین خورد. این تازه گریه خوباش بود
مامان زهرا
23 اردیبهشت 93 2:43
سلام عزیزم میلاد حضرت علی مبارک باد روز بزرگ و به همسرتون و کوچک مرد خونه هم تبریک بگید از طرف من
مامان
پاسخ
سلام گلـــم.ممنون خانمی
مامان مونس
23 اردیبهشت 93 2:49
راحیل جونم بوس واسه خودت و امیر حسین خوشگلم ....
مامان
پاسخ
مامان آیسو وآیسا
23 اردیبهشت 93 9:51
عزیزم گلپسری شیطون وناززززززززززززم
مامان
پاسخ
فداااااات خانمی
فرزانه مامان آرین مهر
23 اردیبهشت 93 10:34
سلام خوبید امیر حسین جون خوبه خوب سرتون گرم بوده نمایشگاه کتاب وبتغ وحش ایشالله که همیشه خوش باشیداخی دلم برا فیله سوخت که براش سیب انداخته بودند.
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلــــــم.ممنونم.خیلی گناه داشتن طفلی ها خیلی هم گرسنه بودن آرین خوشگلمو ببوس
مهدیه
23 اردیبهشت 93 11:32
فاطمه ساداتم همینطوره. آب میگیره و نصفشو می خوره و باقیش رو می ریزه رو فرش!! حسرت نمایشگاه هم هرساله رو دلمون می مونه !! چون دوریم و تو یه ایامی برگزار میشه که ما نمی تونیم بیایم. آخییییییی چرا پاش اذیت شد؟؟؟؟ ایشالا زودی خوب بشه. بذار باز باشه .و هوا بخوره
مامان
پاسخ
این فسقلی ها همه شون مثل همن... حسرت چرا مامانی.چیز خاصی نداره.کتاباش همه جا پیدا میشه..تازه خستگی زیادی داره نمایشگاه گردییییی خدا رو شکر دیگه خوب شد
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:37
سلاااااااااااااااااااااااااااام عسیسسسسسسسسسم خوبین امیر حسینم خوبه ایشالله
مامان
پاسخ
سلام به روی .خوبیم ممنووون
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:37
عه وااااااااااا مردم چه با کلاس شدن...اون میپسندی خیلی خجل شده مام بریم بیادیم خخخخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
نی نی وبلاگ با کلاس شده خخخخ.بدو برو
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:39
فدای سرت امیر جونم که میزنی ظرف و ظروف مامانی رو میشکنی89فقط بپا تو دست و بالت نره خرده ریزه هاش
مامان
پاسخ
بله دیگه فدااااای سرش جهیزیم،ناقص شداییییششششش.
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:42
خسته نبااااااااشی ماااااااااااااااااااادر،،خدا قوووت
مامان
پاسخ
ممنون.فقط از کت و کول افتادم خخخخخ
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:44
هههههههههههههه بیل و فیل که زیاد فرق ندارن که خخخخخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
اصلا مگه فرقی هم داره
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:44
ای خدااااااااااااااااااا این ادامه مطلب برا من باز نشد چراااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟عایاااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!1
مامان
پاسخ
امان از دست...
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:45
من که از رو نمیرم که دوباره برمیگردم
مامان
پاسخ
بیا منتظرتم آیسااااان جونم
مامانی ماهان جون
24 اردیبهشت 93 8:46
عکس امیرحسینمم خیلی ناز شده هزار ماشالله
مامان
پاسخ
ممنون گلم
مامان محمد حسین جان
24 اردیبهشت 93 8:49
ماشاالله آقا شده برا خودش پسری ببوسش از طرف من مامان جونی
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
آرزو مامان کیاراد
24 اردیبهشت 93 9:58
قربون این حرف زدنت برم من خالهعجب باغ وحشی بودخوبه که پسملی نمیترسه
مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جونجای کیاراد جونم و شما خاااالی.اصلا نمیترسه،خیلی هم جالب بود که به همه حیونها میگفت بی.یعنی بیا پیشم.
الهه(مامان یاسان)
24 اردیبهشت 93 16:39
سلام عشقم نه دیگه قهر نکن به خدا نمیدونم چم شده همش به همه ی وب ها سر میزنم ولی کامنت نمیزارم,نمیدونم چرا پست جدید هم برا خودم نمیزارم فکر کنم باید یه تکونی به خودم بدم آره خداروشکر کارش بد نیست راضی هستیم به رضای خدا راستی راحیل جون یاسان رو از شیر گرفتم
مامان
پاسخ
سلام فدات بشم.تمام سعیمو میکنم که باهات قهر نکنم.عیب نداره درکت میکنم گاهی اوقات آدم حوصله هیچ کاری رو نداره... خدا رو شکر انشاالله که پر رزق و روزی باشه..... به به چه کار خوبی کردی،یاسانم دیگه حسابی آقا شده حسابی ماچش کن
مهنوش مامان ماهان ولیانا
26 اردیبهشت 93 21:38
همیشه به گردش و پارک و باغ وحش و جاهای خوب
مامان
پاسخ
ممنون انشاالله
مهنوش مامان ماهان ولیانا
26 اردیبهشت 93 21:39
چه ابتکاری..رنگ انگشتی ماستی..هم به درد نقاشی میخوره هم ماست مالی
مامان
پاسخ
که البته بیشترش ماست مالی
مهنوش مامان ماهان ولیانا
26 اردیبهشت 93 21:41
این چه عکساییه اخه مامان!..دلم ریش شد..بمیرم الهی..یه شلوار بپوشون این مرد کوچولو رو خووو
مامان
پاسخ
شرمندهدل خودمم ریش شد.اما گفتم عکسشو بذارم ،که بزرگ شد فکر نکنه همه چی گل و بلبل بوده و بدون زمین خوردن بزرگ شده،تو فکرش بودم اما یه چیز بهترررر فعلا میپوشه،زانو بند
مهنوش مامان ماهان ولیانا
26 اردیبهشت 93 21:42
طفلک حیوانات هم حال و روزشون تعرفی نداره تو این وانفساااا
مامان
پاسخ
واقعا تاسف باره
مهنوش مامان ماهان ولیانا
26 اردیبهشت 93 21:43
بوووووووووووووس برای امیر حسین کوچولوی ظرف شکن
مامان
پاسخ
ممنون مهنوش جوووون.واقعا ظرف شکن....امروز هم یه بشقاب شکست
مامان زهرا
28 اردیبهشت 93 1:33
سلام دوست جوووونی خوبی عزیزم منم حسابی دلم براتون تنگ شده بود قربونت شم امروز رسیدیم تهرااان و کل امروز کار داشتم تازه امدم یه سر به نظرات وبم بزنم
مامان
پاسخ
سلاااام عزیزم.ممنون خوبیم. همیشه خوش باشی عزیزم...
مامان زهرا
28 اردیبهشت 93 1:37
عههه ما هم نمایشگاه رفته بودیم کاش با هم میرفتیم من دوست جونی مو از نزدیک میددمش خیلی خوب کردی رفتین باغ وحش ما پارسال نه سال قبلش رفتیم اما تصمیم دارم دوباره ایلیا رو ببرم اون موقعه متوجه میشد اما خوب الان بهتر متوجه میشه برای همین میخوام ببرمش اون عکس فیله خیلی باحاله عزیزم که باهای کوچولوت زخمی شده عزززیز دلم با اون رنگ انگشتی هاااش
مامان
پاسخ
کاااااااش...... حتما ببرش الان که بزرگتر شده بهتر درک میکنه... ممنون خاله زهراااا
مامان مهيار
28 اردیبهشت 93 2:46
به به چه صفايي كرده اين آقا كوجولوي ناز
مامان
پاسخ
بله حسابیییی
مامان آیسو وآیسا
28 اردیبهشت 93 12:53
عالی بود پستت دوستم همیشه به گردش وشادی
مامان
پاسخ
ممنون گلم.مرسیییی
مامان نازنین جون
29 اردیبهشت 93 11:44
بابا ابتکار رنگ انگشتی با ماست وژله....خیلی جالب بودچرا خواهری مواظبش نبودی که پاش اینجوری اوف شده
مامان
پاسخ
عزیزم.ابتکارش مال من نبود از وب سارینا جون دیده بودم از کلاسهای مادر و کودک....مواظب بودم دستمو گرفته بود اما پاش پیچ خورد
مامان آیسو وآیسا
29 اردیبهشت 93 19:29
ما رمز نداریم پست بالایی رو ببینییییییییییییم رمز عوض شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان
پاسخ
فدات شم مهربونم اون پست برای همسری بود.
مامان بهار
29 اردیبهشت 93 20:09
سلام عزیز ممنونم که به سئوالم جواب دادید دوستون دارم. گلمو ببوسید. ولی اسم امیر حسین واقعا زیباست.
مامان
پاسخ
خواهش میکنم خانمی.منم دوستون دارم حتما شما هم بهار خوشگلمو ببوسید. .لطف دارید
الهه مامان مبین
29 اردیبهشت 93 23:07
خوشگلم رمزت رو یادم رفته دوباره برام بذار
مامان
پاسخ
عزیزی خانمی.اون پست مال همسری بود
زهرا مامان ایلیا جون
30 اردیبهشت 93 2:43
کجااایی گلم
مامان
پاسخ
زیر سایتون عزیزم
زهرا مامان ایلیا جون
5 خرداد 93 17:22
عززیز دلم ان شالله که خیره چرا سرت شلوغه که نمیتونی بیای نت راستش یکم نگران شدم حالتون خوبه که انشالله.
مامان
پاسخ
خوبیم گلم.بووووووس
مامانی فاطمه
12 خرداد 93 15:33
الهی بمیرم پاشو .منم دقیقا همین کارو میکنم هروقت میدونم پیاده روی داریم شلوار پای فاطمه میکنمرنگ انگشتیات عالی بود مامانی
مامان
پاسخ
خدا نکنه عزیزم.ممنون گلم.بووووس
رتبه یک گوگل
21 خرداد 93 10:07
سلام وبلاگ جالبی داری اگه می خوای توی صفحه اول نتایج گوگل قرار بگیری باید بک لینک داشته باشی کافی به سایت زیر بری و آدرس وبلاگتو ثبت کنی موفق باشی
مامانه آنیتا
31 خرداد 93 2:55
به منم امکانش هست رمز بدین؟؟؟؟؟
√بهار مامانه برسام
7 تیر 93 8:27
سلام مهربونم مرسی گل نازم از اینکه بعد از اینهمه مدت باز به یاد مایی ماشاالله امیر خوشمله چقدر بزرگ شده هزارماشالله به این ناناس پسملی عزیز دلم من واقعا ازت ممنونم و امیدوارم بتونم تویه دلخوشی هات جبران محبت هات رو بکنم گلم برسام یه کم دندونش اذیتش میکنه بیدار شد من دوباره بهت سر میزنم روی ماه امیر جونم رو ببوس
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.همیشه به یادت بودم. مدام سر میزدم اما هیچ خبری نبود و جز نگرانی و دعا کردن برات کاری از دستم بر نمیومد.ممنون مهربونم.الهیییییییی که زودی دندون برسام جونم خوب بشه...چشم ممنون
مامان جونم(سوگند من)
7 تیر 93 20:43
خانمی این اقا کیه به یک نفر شک کردم نمی دونم شما بگو ببینم ممنونتم
مامان
پاسخ
همونی که خودتم حدس زدی درسته عزیزم
مریم(پرنیاوبردیا)
7 تیر 93 22:16
مامانی امیر حسین جون رمز میزارید خب به منم رمز وبدین دیگه... رمز های قبلی تون اجرا نمیکنه.... امیدوارم تا 15 خرداد با خبر های خوش برگردید.... خدا به برکت ماه رمضان کمک تون میکنه گل پسر مون هم ببوسید
مامان
پاسخ
ممنونم عزیزم.انشاالله.چشم.
مامانی بهار
8 تیر 93 12:01
الهی خوان افطارت پراز نور خدا باشد/دل دریاییت غرق شمیم ربنا باشد/اگر قلبت در این شبها دعاگو با خدایش شد/ بگو آنجا در آن لحظه کمی هم یاد ما باشد// بهار و مهیارم /التماس دعا
مامان
8 تیر 93 14:35
خصوصى داريد
زهرا مامی ایلیا (شیرین تر از عسل )
9 تیر 93 3:26
سلام گلم شبت به خیررر خوبی فدات شم عزززیزم مشکلتون به کجا رسید چه کردین دنبال راه هستید براش
مامان
پاسخ
سلام گلم. ممنون یکمیش حل شده
زهرا مامی ایلیا (شیرین تر از عسل )
9 تیر 93 3:29
راستی هنوز پستم کامل نشده بود هاا یادم رفت تیک چرکنویشو بزنم
مامانی فاطمه
9 تیر 93 12:13
سلام خانمی توی اخیرا به روز شدهای وبلاگ بودی ولی رمز برام باز نشد خوبی ایشااله که مشکلتون حل شده باشه
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.یه مقداریش حل شده خانمی
مریم(پرنیاوبردیا)
9 تیر 93 17:39
خواهش میکنم از اين نردبون نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬گوش ميدي چي ميگم؟!! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬الو! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬بسه ديگه! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬آره؟ اينطوريه؟ اصلا برو... ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ نرو پايين دیگه..... ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬من ديگه باهات كاري ندارم ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬اي بابا! گوش كن عزيزم نرو! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ميشه لطفا گوش كني؟!! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬اشتباه ميكني اگه بري ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ببين، ديگه بهت نميگما! نرو پايين ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ عجب! خواهش ميكنم! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬بيخيال نميشي؟؟ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬فرصت آخره، نرو... ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ حالا كه به حرفم گوش نكردي باید بهت بگم عاشقتم
مامان
پاسخ
ممنونم گلم
√بهار مامانه برسام
13 تیر 93 16:07
سلام گل نازم آره نازم به خاطر حواس پرتی مجبور شدم رمز رو عوض کنم گل نازم خصوصی برات فرستادم راستی امیر جون نانازی چطوره دلم براش تنگ شده روی ماهش رو ببوس عزیز دلم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم... ممنونم.. چشم عزیزم..شما هم برسام عسلی رو ببوس
مامان عرفان
16 تیر 93 9:42
خوبي خانومي ؟؟؟ چه خبر؟؟؟؟ حل شد ؟؟؟؟؟ خانومي رمز من چرا نميره ؟؟؟؟؟؟
بابا و مامان
16 تیر 93 11:29
خصوصی گلم
مامان حنانه زهرا
22 تیر 93 13:11
سلام گلم.خوبین انشالله؟ عزیم من هری رمای قبلیو میزنم با نمیشه؟دوباره عوض شدن؟ بی حمت دوباره برام رم بذار عزیزم
مامان زهره
22 تیر 93 16:47
سلام گلم.ماشالله نی نیت خیلی نازه.می تونم رمز داشته باشم؟؟
مامان امیرعلی
23 تیر 93 1:41
سلام مامانی خوشحال میشم بهمون سر بزنی منتظرم
مامان مهيار
24 تیر 93 11:58
سلام دوست جونم . من يه رمز داشتم ولي نتونستم وارد شم . به هر حال سلامت باشيد خواستم عرض ادبي كرده باشم
بابا و مامان
26 تیر 93 12:06
بابا و مامان
2 مرداد 93 11:01
فرزانه مامان آرین مهر
2 مرداد 93 12:27
سلام راحیل خوبی امیر حسین جون خوبه بزرگ شده دلم براش تنگ شده عکساش رو هم نتونستم ببینم رمز رو که وارد میکنم میگه نادرسته ایشالله که خوش وخرم باشید ونماز روزه هاتونم قبول منم یکماهی اصفهان بودم تازه اومدم
زهرا مامان ایلیا جون
6 مرداد 93 7:14
سلام دوست مهربونم اول از همه عید سعید فطر و بهت تبریک میگم دوم اینکه گل من خبری از حال و روزتون بهم ندادی سوم اینکه ایلیا خدا رو شکر خوبه دارو شو هر شب بهش میدم چهارم النکه اوضاع کار و خونه هیچ تغیری نکرده پنجم اینکه یکم اروم ترم انگار توکلم بیشتر شدهبرات دنیای شادی ارزو میکنم بهم سر بزن اپم
زهرا مامان ایلیا جون
6 مرداد 93 7:14
رسید
مریم(پرنیاوبردیا)
7 مرداد 93 14:05
زلالترين شبنم شادي رابرلبانت آرزودارم نه براي امروزت,براي فرداي هرروزت... عيد بر شما و خانواده محترمتان مبارک.
مریم(پرنیاوبردیا)
7 مرداد 93 14:06
سلام گلم ایشالله تا 15 با خبر های خوش برگردین... اگه میشه مجددا رمز وبلاگ تون برا بفرستین ممنون عزیزم
زهرا مامان ایلیا جون
11 مرداد 93 5:41
خ
مامان عالمه
12 مرداد 93 0:19
رمز نداااااااااااارم
زهرا مامان ایلیا جون
19 مرداد 93 5:26
کجاااااااااااااااااایی گلم
زهرا مامان ایلیا جون
23 مرداد 93 5:33
بیا وبم اخرین خبر و بخون
زهرا مامان ایلیا جون
23 مرداد 93 5:48
http://alirezanoori.niniweblog.com/
مامان ماهان
24 مرداد 93 0:22
سلام بات قهرم بخدا انگار نه انگار منو ماهانم وجودم داریم اصلا نمیایی سری بزنی اومدیمو من مردم نباس سری بزنی بات قهرممممممممممممممممممم
مامان
پاسخ
سلام گلم دقیقا منم همین حرفها رو باهات داشتم هااااا.گرفتار بودم این چند وقت ...شما کجا بودی این چند وقت هاااان؟
مامان ماهان
24 مرداد 93 0:23
من فدات امیر حسینم دوست دارم خاله جووووووووووووون بوس با مامانیت قهرما بهش بگو بیوفاس فداااااااااااااااااااااااااااااااااااااتتتتتتت
مامان
پاسخ
قربون خاله ماهــــم.مامانم گرفتار بود این چند وقت شما بی وفایید که سراغی ازمون نگرفتید هااااا.حالا بگو ماهان خوشگلم چطوره خوبه؟ببوسش برام
بابا و مامان
25 مرداد 93 17:06
وای مامان یادم رفت خصوصیش کنم لطفا تایید نکنید
بابا و مامان
25 مرداد 93 21:09
خصوصی عزیزم
عالمه مامان امیرحسین
26 مرداد 93 21:23
دوست جون پس چرا رمز نمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی کسرا
31 مرداد 93 22:52
ممنونم که به ما سرزدید. ممنون از نظر لطفی که بهم داشتید انشالله آقا پسر عزیزتون قدمهاش محکم و استوار باشه و همیشه مایه افتخار شما باشه همیشه خوب و خوش باشید!
مامان اهورا (نرگس)
10 شهریور 93 14:10
سلام عزیزم... دیدم از شما خبری نیست گفتم من بیام سر بزنم.... مطالبت و چرا رمز دار کردی؟؟؟!!!!! رمز و برام بفرست لطفا"
مامان اهورا (نرگس)
10 شهریور 93 15:11
قربونت برم الهی.... نمی دونم چرا دیگه وقت نمی کنم...هر چقدر هم که برنامه ها مو منظم می کنم وقتی برای نت گردی نمی مونه!!!!! همش با اهورام...همش با هم بازی می کنیم... ولی چشم سعی می کنم بیشتر سر بزنم... چرا همه ی مطالب و رمز دار کردی؟؟؟!!!!! من که همیشه عجله دارم واسم سخته رمز و باز کنم...مخصوصا" که نظرات و پسند هم رمز دارن!!!!
مامانی بهار
10 شهریور 93 18:47
سلام گلم هزار ماشاءالله به امیر حسین جگرررررررررر
fafa
11 شهریور 93 0:21
واااااااای راحیل جون شرمنده روی ماهت تولد همسر ت مبارک ببخشید بهت خیلی وقته سر نزرم رمزززززززززززززز اگه میشه
مامان
پاسخ
خواهش میکنم گلم این چه حرفیه شرمندگی نداره عزیز دلم ممنووون.یادت رفته؟الان میام
مامان عالمه
12 شهریور 93 10:40
سلام...چطوری؟؟؟ _______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) آپم...بدو بیا منتظرم نذاریاااااااااا رمز نداااااااااااااااااااااااارم
سحرمامی آرتین
12 شهریور 93 13:09
عزیزم باآرتین من دوست میشی؟ بیاوبم وخبرم کن ممنون.