امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

غذای کمکی 5 .لطفا گرسنه این پست رو نبینید.

1392/8/25 2:07
نویسنده : مامان
3,719 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان خوبی وجودم؟ امروز شما 14 ماهگیت تمام شد  جیگرم.کارهای زیادی انجام میدی و کلی دلبری میکنی.خیلی راحت ماما و بابا میگی،البته از صبح تا شب فقط راه میری و ماما میگی بعضی وقتها هم به بابا میگی ماما.وقتی یه چیزی بخوایی کلی حرص میخوری و جیغ میزنی و دستمونو میگیری میبری پیش چیزی که میخوایی تا بهت بدیم.کلا خیلی راحت تر از قبل منظورتو بهمون میرسونی.کوسن های رو تخت رو بیچاره کردی مدام با اون قد کوچولوت و دستهای کوچولوت میاریشون پیش منو بهم میفهمونی که من بگیرم دستم و شما خودتو پرت کنی روش و کلی میخندی. قربون خنده هات.....

هر چیزی که مثل گوشی تلفن باشه،از جمله کنترل لوستر، کنترل تلوزیون ،جعبه عینک مطالعه بابا و غیره..  میگیری سمت گوشت و میگی 《أیو》.وقتی میگم امیرحسین دستتو بده بریم بیرون، دستهای کوچولوی خوشملتو میگذاری تو دستم،فدات بشم.هر وقت شیر بخوایی بهم میگی مه مه.وقتی غذا بخوایی 1 بار میگی مح《البته این مح واسه غذا رو بابا یادت داد،اوایل بهت میگفت بیا به به بخور و باهات بازی میکرد تا غذا بگذارم دهنت،بعد شما 1 بار بعد از به به گفتن بابا،گفتی مح مح.از اون موقع دیگه ما هم به غذا میگیم مح》......

.وقتی بابایی رضا سرکارِ،بهت میگم بابا کو؟انقدر دستتو خم میکنی به نشانه نیست که دلم میخواد قورتت بدم نفسم و تند تند ماچت میکنم.دوست داری از صبح تا شب فقط باهات بازی کنم،اگه برم غذا درست کنم یا جلوی سینک باشم انقدر پاهامو میکشی و گریه میکنی که کار نکنم و بیام باهات بازی کنم.......

وقتی میخوام غذاتو میکس کنم دکمه میکسر رو  خودت میزنی و کلی میخندی،قربونت بشم دیگه مستقل شدی و خودت واسه خودت غذا میکس میکنی.این ماه بلاخره عادت کردی وقتی تلویزیون روشنه بخوابی و کلی منو خوشحال کردی،چون وقتی میخوابیدی تمام خونه باید در سکوت مطلق بود تا شما میخوابیدی.ولی همچنان با صدای آیفون وموبایل و تلفن خونه بیدار میشی......

.چند وقت پیش یه مطلبی در مورد زود حرف زدن بچه ها خونده بودم که چیزهای جالبی نوشته بود و یکیش هم این بود که مادر توی خونه زیاد حرف بزنه حتی اگه بچه گوش نده، و وقتی میخواد هر کاری انجام بده،اون کار رو توصیف کنه.بخاطر همین از صبح تا شب من در حال شعر خوندن و حرف زدنم که بعضی شبها دیگه صدام میگیره و حتی نمیتونم برات لالایی بخونم  .جو گیر شدم دیگه مادر ، اما خداییش اینکار جواب داد.بعد از دو روز انقدر بامزه و مالیخولیایی و تند تند یه چیزهایی میگی..... تازه  خوشت هم میاد و کلی میخندی.و من بسیار خرسند شدم و همچنان از صبح تا غروب حرف میزنم،تمام کارهایی رو که تو خونه انجام میدم برات توضیح میدم و مثلا میگم مامان داره غذا درست میکنه،الان میخوام پلو درست کنم با دونه های قشنگ برنج که سفیدن و سفت.وهزارتا چیز دیگه.و توی اون مطلب هم نوشته بود که همه چیز رو با توصیف کردن به بچه ها آموزش بدید،مثلا اگه میخوایم اسم توپ رو ببریم و نشون بدیم، تنها به اسم توپ اشاره نکنیم و بگیم این اسمش توپه، گردِ،و.... نفسم اینها رو برات نوشتم که بعدا به بچت یاد بدی،هرچند تا اون موقع انقدر پیشرفت و ژنتیک ها جهش پیدا میکنه که فکر کنم بچه بدنیا بیاد بگه هلو مامی اند دَدی! !!! واالله......

《این مطالب خوبو از وب بسیار مفید آرسام جون و کیاراد جون خونده بودم》.....

.فدات بشم که همچنان هیچ علاقه ای به تلویزیون نداری و اگه خودموبکشم که 1 دقیقه پاش بشینی و نگاه کنی بیفایده ست.در عوض عاشق خودکار و برگه های چرک نویس بابایی.تا خودکار بدم دستت تند از رو مبل میری بالا و میخوایی جزوههای دانشگاه بابا رو خط خطی کنی.دیشب روان نویس بابا رو از دستش گرفتی و کلی برگه که بهت داده بودمو خط خطی کردی و برگه ها رو مچاله میکردی، یکدفعه ساکت شدی!!! دیدم دهنت و دستات پر از خون شده!!!! مردم از ترس جیغ زدم رضا بیا نمیدونم چرا از دهن امیرحسین خون میاد.که بلافاصله متوجه روان نویس تو دستت شدم دیدم بلــــــــــه سرش رو در آوردی و تو دهنته و تمام جوهرش رو هم نوش جان کردی......

. خلاصه کلی کارهای دیگه انجام میدی که الان یادم نمیاد، حالا بریم سراغ خوراکی های شما......

.. اول بگم که کلی از عکس های سوپ ها و خوراکی هات رو بابایی اشتباهی پاک کرد.... قربونت بشم که عاشق آب انار و لیمو شیرینی...چند روز پیش خورش آلو اسفناج درست کردم به پیشنهاد زهرا جون مامان ایلیا،که کلی خوشمزه شد و در کمال نا باوری شما کلییییییی ازش خوردی و خوشت اومد.خورش آلو و بامیه هم دوست داری فکر کنم چون این 3 غذا حالت لیزی دارن و توی دهنت سر میخورن و نرم هستن خیلی دوست داری،عاشق ترشیجاتی ،مخصوصا لواشک رولی!  قربونت بشم که وقتی مشمای این ترشیجات مامان راحیلو میارم پیشت تند تند همشو خالی میکنی تا لواشک رولی رو پیدا کنی و میای پیشم و کلی غر میزنی تا برات بازش کنم و بدم بخوری.کلی هم قیافتو کج و کوله میکنی از ترشیش ولی نمیدونم چرا بازم اصرار داری که بخوری ولی شرمنده یه کوچولو بیشتر بهت نمیدم هنوز زوده هله هوله بخوری،هرچند عاشق چیبس و پفک هم هستی چون مزه ی نمکی دارن و البته من همه چیز رو بهت میدم تا تست کنی ولی چون مضر هستن فقط یه کوچولو بهت میدم...اینم هنر دست مامان راحیل برای بار اول بدک نبود.اما کارسختیه ژله تزریقی..... فرشته کوچولو لثه هات ورم کرده، باید منتظر دندونهای جدیدت باشیم. بقیه ادامه مطلب...ژله تزریقی

ژله

برای گل من از دنت زعفرونی و شکلاتی استفاده کردم به جای خامه و رنگ خوراکی به امید اینکه امیرحسینم بخوره ولی از قسمت صورتی یا همون بستنی و ژله آلبالو خوشش اومد.  ژله

ژله

ژله

ژله

ژله

ولی خودمونیمها امیرحسین،من خودمم نفهمیدم این وب آشپزیه، وب خاطرات منو باباست《اون رمزدارها که برات مینویسم》 یا وب شماست! کلا به اسم عیسی تو شکمم موسی شده دیگه،.... ببخشید مامان جون،دوست دارم اینجا هرچه میخواهد دل تنگت بگو باشه!. چون تو هم مثل همه بچه ها بزرگ میشی و تمام کارهاتون مثل همه و شاید تنها فرقش زمان انجام کارها باشه.پس دوست دارم به غیر از روایت روزگار رو به رشد شما و رو به پیری ما چیزهای دیگه هم بنویسم.پس بزرگ شدی نگی مامان این دستور ژله دیگه به چه درد من میخوره که نوشتی..اوکیییییی؟

وممنون از مونس جون مامان دوقلوهای نازم 《امیرعلی و ایلیا》که بعد از دیدن ژله هایی که برای تولد کوچولوها درست کرده بود،به سرم زد که من هم  درست کنم،حتما به وبشون برید،پست تولد نینیهاش.ژله های بی نظیری درست کرده و حتماهم تبریک بگید و رسم ادب رو بجا بیارید،باشه؟mounes_vahid.niniweblog.com توی لینک دوستان وبمون  فکر کنم ششمی باشه .

 

دلمه

 

اینم عکس دلمه قبل از عمل نیشخندیعنی قبل از پخت... عکس بعد از پختشو ندارم،چون جهت خوردن به تاراج رفته بود قربونت بشم که برنج توش و سسش رو خیلی دوست داشتیماچ.

خورش آلو اسفناج

اینم خورش آلو اسفناج که در کمال نا باوری منو بابا رضا تمام محیط و مساحت این بشقابو خوردی البته بدون اون گوشتهای بوقلمونش.نوش جونت عزیزم که عاشق ترشیجاتی و چون با آلو حسابی ترش شده بود و کلا یه حالت نرم داشت خیلی دوست داشتی،همیشه موقع غذا دادن بهت من با قاشق پر از سوپ کل خونه رو دنبالت راه میام و کلی بازی میکنیم تا غذا بخوری ولی واسه این انقدر بامزه بعد از خوردن اولین قاشق اومدی پیشم نشستی و اگه یه لحظه مکث میکردم تو دادن غذا غر میزدی و یه داد محکم که یعنی بهم بده.الهی دورت بگردم کلی کیف کردم که دوست داشتی، سرشار از آهن بود گلم نوش جونت.و ممنون از زهرا جون مامان ایلیا شیرین تر از عسل که منو به هوس انداخت که این غذا رو بپذم.

دوناتدونات

دوناتهای خوشمزه و تازه که شما اصلا دوست نداشتی.......

و دوتا کیک مامان پز که با پودر کیک درست کردنش راحت بود و سریع به امید اینکه حداقل اینو بخوری ولی بازم خوشت نیومد ،قربونت بشم که اصلا شیرینیجات دوست نداری فقط ترش مزه و نمکی،همینه باربی موندی فدات شم...

کیک

کیک

کیک

کیک

سرلاک

و خداحافظ سرلاک و سانستول.جایگزینش دوباره فرنی و بعد از 1 سالگی ویتان برات تجویز شد....

ویتان

آب انار

آب انار که عاشقشی .....اول انار رو کلی مورد بی مهری قرار میدم و به شدت از همه جهات بهش فشار وارد میکنم و وقتی حسابی له شد،با چاقو یه سوراخ خیلی کوچیک ایجاد میکنم و سمت ظرف مورد نظر حسابی آبشو میگیرم برات و با سرنگ بهت میدم بخوری .... و واقعا دوست داری،دقت کن بازم ترش مزه ها رو دوست داری....نوش جونت.....

. وآب لیموشیرین و پرتقال که اینم خیلی دوست داری....

لیمو پرتقال

شکلات

فدات بشم که شکلات تلخ دوست داری ببین یه پا شکلات آشام شدی واسه خودت .ومپایر من عاشقتم...

نی نی

و اما کراکر های کنجدی که یه مدت بدجوری دوست داشتی و گیر داده بودی به خوردنش ولی الان متعادل تر میخوری. خیلی دوستداری بگیری دستت و خودت بخوری وقتی با دندونهات یه تیکشو میشکنی و ادامش از دهنت بیرون میمونه با کف دستت هلش میدی تو دهنت که کلی از اینکارت خندمون میگیره و حسابی ماچ و بوسه بارون میشی....

کراکر

 

و کرم کنجد که اینم دوستداری..... کرم کنجد

چیپس و لواشک رولی که ازشون نمیگذری و وقتی دستم ببینی کلی جیغ میزنی تا بهت بدم و شرمنده یه کوچولو میخوری...

چیپس

لواشک

امیرحسین و هله هوله های مامان بابا....

هله هوله

اسفناج و کلم بروکلی به ترکیب سوپهات اضافه میشه و هر دوش رو دوستداری....

اسفناج

براکلی

شیرخرما《پوست خرما رو جدا میکنم و خرما رو با چنگال له میکنم و بعد شیر اضافه میشه》 که اصلا دوست نداری ولی شیر عسل دوست داری....

خرما

خرما

شیرخرما

اول برات ماهی قزل سالمون میگرفتم اما الان ماهی هامور و سرخو... ماهی رو بخار پز میکنم و سیب زمینی و پیاز و هویج رو جدا میپزم و بعد میکس میکنم و نوش جونت نفسم....

ماهی

پوره

این غذا رو هم دوست داری البته آبش رو چون با رب اناره و ترش....《نحوه پخت:پیاز سرخ میکنیم ، مرغ رو باش تفت میدیم تا رنگ مرغ عوض بشه ،بعد ادویه خورشتی و زردچوبه و فلفل سیاه یا سفید به دلخواه اضافه میکنیم و با 1 لیوان آب و رب انار  روی شعله خیلی ملایم میپزیم..... یه قابلمه دیگه رو پر از آب میکنیم و میگذاریم جوش بیاد...کلم بروکلی هایی که خرد کردیم و پوست ساقه هاشو گرفتیم و شستیم رو میریزیم توی آب جوش،و تایم میگیریم که فقط 5 دقیقه توی آب درحال جوش باشه و درشون میاریم《با این روش پخت بروکلی ها سبز سبز میمونن،و اگه خواستیم میتونیم بعد از سرد شدن فریز کنیم》وقتی مرغ کامل پخت و نصف لیوان آب توی قابلمه باقی موند گوجه سبز 《که من وقتی فصل گوجه سبز باشه درشت هاشو فریز میکنم برای غذا》رو اضافه میکنیم.میزانش هم به دلخواه، و بعد کلم بروکلی ها رو روی خورش میچینم وقابلمه رو میچرخونم که بدون هم زدن خورش، آب خورش به کلم ها بخوره و مزه دار بشن و تا آخر پخت اصلا خورش رو نباید هم زد چون بروکلی ها له میشن و میگذاریم یکم دیگه بپزه با همون شعله ملایم و آب این خورش باید خیلی کم باشه و با پلو سرو بشه، نوش جون.....》البته اگه مقداری هم آب قلم اضافه بشه خیلی بهتره و گاهی اوقات من قارچ رو که ریز اسلایس کردم اضافه میکنم که اون طوری هم خوشمزه ست.این غذا کلا یه غذای 《من در آوردی》میباشد. یعنی من از خودم ابداع کردم...یادش بخیر امیری قبل از اینکه شما پاهای کوچولوتو تو زندگیمون بگذاری.همیشه از این غذاهای اجق وجق درست میکردم و متنوع....اما الان اصلا حوصله این کارها رو ندارم....

غذا

...بستنی خوران،.... گاهی دوست داری و گاهی نه.....

بستنی

بستنی

کنجد عسلی هم دوست داری...

کنجد عسلی

و اما یه عصرونه پاییزه و زمستونه که از مادر شوهری یاد گرفتم و شما هم خوب میخوری،فقط تنها اشکالش بخارپز کردن کلم ِ که بوی نامطبوعی داره اگه توی تخم مرغ زعفرون بریزیم بهتره و کلم نباید خیلی بخار پز بشه که له بشه،فقط باید در حد نرم شدن باشه البته نه خیلی....و حتما در همون اندازه ای که میخورید درست کنید که اگه بمونه،چه بخار پز شدش و چه پختش اصلا به درد خوردن نمیخوره،خلاصه خیلی فوت و فن داره.قطعه های کلم هم تقریبا باید کوچیک باشه که کاملا به تخم مرغ آغشته بشه.و فلفل هم حتما بزنید من فلفل سفید زدم که خیلی خوشمزه ست

کلم

تخم مرغ

کلم

چون به گرمی گردو و کلا بادام هندی حساسیت داری و وقتی میخوری تمام بدنت دون دون قرمز میشه مثل کهیر ،از مغزهایی که میخوردی حذف شد و تخم آفتابگردون اضافه شد با این حال اگه بازم یخورده زیاد بریزم تو فرنیت دور گردنت دون دون قرمز میشه....

مغزها

فرنی با مغزها

همشون نوش جونت، البته یه وقت فکر نکنی اینها رو به سادگی میخوری،با هزار مکافات و دنگ و فنگ و چند بار از دهنت بیرون ریختن میخوری...دوست داریم و بوس...اینم دست و دهن شما که با جوهر قرمز شده...دستدهاننینی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (72)

مامان کیارش
10 آذر 92 8:41
سلام وای عزیزم چقدر شیطون بلا شده این امیرحسین کوچولو راستی مامانی خیلی هنرمندیا من که اصلا هیچ کدوم از این کارا رو بلد نیستم همه اون غذاهای خوب نوش جونت گل پسمل
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.بله خاله جون حسابی شیطون شدم.نه بابا.از من بی هنر بیشتر از این بر نمیومد.خودم یادت میدم خواهر نگران نباشممنووووون
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
10 آذر 92 16:16
راحیل جون ممنون از لطفت عزیز دلم .... مهربون ... حتما خاطره زایمان رو مینویسم فردا با پس فردا .... حتمااااا 14 ماهگی پسر گلی هم مبارک باشه . این پستت چقدر خوب بود راحیل ... کلی چیز ازت یاد گرفتم . دستت درد نکنه این 2 تا وروجک من هیچی نمیخورن . من نمیدونم گشنشون نمیشه اینارو حتما باید امتحان کنم کلی ایده بهم دادی عزیرم
مامان
پاسخ
مونس جون....خواهش میکنم....گلم...منتظرم شدید مرسییییییی عزیزم.خدا رو شکر.خواهش میکنم.از این پست 4 تا دیگه هم هست خواستی برو نگاه کن عزیزم.چرا میشه ولی باید با بازی کردن و شعر و آواز بدی بخورن و الا به خودشون باشه که هیچی نمیخورن.خدا رو شکر که مفید بود عزیزم.
مامان مانلی
10 آذر 92 18:08
چه دسر خوشگلی شده خانومی
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم...
مامان کارن
10 آذر 92 18:40
آفرین به این مامان کدبانو و باریکلا به این گل پسر که غذا می خوره نوش جونت
مامان
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم.لطف دارید شما..ممنووووون
مامان ماهان
10 آذر 92 23:46
خیلی هنرمندیا
مامان
پاسخ
عزیزم نمیدونی چقدر با دیدن کامنتت خوشحال شدم مرسی که اومدی
هنگامه
11 آذر 92 1:47
واااااااای آفرررررین به این مامان هنرمند خوش بحالت که تلویزیون نمیبینه ، البته آرسام رو هم خودمون بدعادت کردیم و میکنیم . عزیزم اگه مطالب رمزدارت خصوصی نیست لطفا به من هم رمزش رو بده . گلم در مورد سوالت ، این موارد تماما توافقی هست یک کارفرما کل خونه رو دیزاین میکنه و یکی فقط میخواد روی سالن کار بشه و بسته به کارشون و مساحت قیمتها فرق میکنه (البته کلا کل خونه طراحیش زیباتر و به صرفه تر درمیاد ولی باز این بعد از راهنمایی ما به سلیقه کارفرما برمیگرده ، یکی که بالاخره میخواد همه فضا رو دیزاین کنه به صرفه تره یکجا هزینه حمل مصالح و اجرا رو بده تا تک تک و کثیف کاریش زودتر تموم میشه ولی یکی فقط میخواد سالن و سرویس کار بشه یا فقط یک اتاقش ، البته باز باید فضا دیده بشه و براتون الویت بندی بشه شاید یکسری فضاها اصلا با کوچکترین تغییر و جابجایی و بدون هزینه براتون دیزاین بشه ، کلا با توجه به بودجه مورد نظر و فضا اولویت بندی انجام میگیره ) ، اجرا دلبخواهه ولی معمولا معماری داخلی رو اجراش رو هم به خودمون میدن چون به صرفه تر درمیاد تا خودشون بخوان تیکه تیکه انجام بدن و هزینه اجرا هم بسته به نوع قرارداد متفاوته . من شمارم رو خصوصی برات میزارم تا اگه مایل بودی راجع بهش با هم صحبت کنیم . بووووووووووس
مامان
پاسخ
مرسی خجالتم میدی هنگامه جون...درمقابل هنر و سلیقه شما که هیچه....خیلی خوبه که توی روز حداقل یه نیم ساعتی نگاه کنه و سرگرم بشه،وقتی کوچیک تر بود، همه میگفتن بگذارش جلوی tv یکم سرگرم بشه ولی بی فایده بود tv رو که روشن میکردم گریه و بی تابی میکرد و الان هم که اصلا دوست نداره سی دی هم که براش میگذارم اصلا توجه نمیکنه و همش دنبال من میاد و کلا دوست داره یکی باهاش بازی کنه و اصلا با اسباب بازی هم سرگرم نمیشه و تمام وقت من درگیرشم که باعث میشه بعضی وقتها کلافه بشم .عزیزم چند بار اومدم وبتون که رمز رو بگذارم و جواب کامنتتون رو بدم که متاسفانه نمیدونم چرا نمیشه.....بازم میام تا بلاخره بتونم براتون کامنت بگذارم،ممنون خیلی لطف کردید برای وقتی که گذاشتید
مامان حنانه زهرا
11 آذر 92 2:17
مامانی میبینم که میذاری امیرحسین جون پفک وچیپس مزه کنه وبعدش طفلی بچمو میذاری توخماری.آخه انصافه نه والله وای خدا دقیقا مثل دخمل خودم اتیش پاره س
مامان
پاسخ
بله دیگه همه چیزو باید تست کنه که با مزه ها آشنا بشه،از وقتی 5 ماهش بود هرچی خودمون میخوردیم یکمی به زبونش میزدم تا با تمام مزه ها آشنا بشه و وقتی کامل به غذا خوردن افتاد راحت طعم ها رو بفهمه و مزه غذاها براش عادی باشه که گل پسری طعم نمکی و ترشی رو انتخاب کرده فداش بشم.بله دیگه این فسقلی ها همشون مثل هم هستن
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
11 آذر 92 3:42
سلام عزیز دلم من الان امدم تو نت هستی برم پستتو بخونم ببینم چه خبره
مامان
پاسخ
سلام گلم خوش اومدی....بدو برو بخور بخوره
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
11 آذر 92 3:56
دوست نازنینم الهی قربونت شم که با این همه ذوق و سلیقه برای یکی یدونت وقت میزاری و این همه غذای رنگ و وارنگ و مقویی براش درست میکنی واقعاا دستت درد نکنهامیدوارم گوشت بشه بچسبه به تنش و جونش سلامت باشه من به داشتن همچین دوست با سلیقه ای افتخار میکنمولی با ایبنکه گرسنه نبودم اما بازم دلم ضعف رفت هاااااابابت دستور خورشت آلو اسفناج هم خوشحالم که امیری خوشش امد نوش جونش راستی ازم دستو خوراک گوشت و لوبیا هم خواسته بودی نهالان یه چیزایی یادم امد اگه درسته بهم بگو تا برات بزارم
مامان
پاسخ
سلام دوست جون.خدا نکنه عزیزم.ممنون شما لطف داری .....انشاالله....قربونت بشم دیگه انقدر خجالتم نده انقدر ها هم تعریفی نیستم هاااا.الهیییی ببخشید که دلت ضعف رفت...بلـــــه و شما هم یادت رفت
طاهره
11 آذر 92 8:11
سلام عزیزم ، دست این مادر هنرمند و با سلیقه درد نکنه هر چقدر هم علم پیشرفت کنه اندوخته های تو برای گل پسرت یه چیزای دیگه است ایشالله همیشه سلامت باشی با یه دنیا بوس گنده
مامان
پاسخ
سلام گلم.خواهش میکنم.شما لطف داری طاهره جونم. مرسییییییییی مهربونم.منم دنیا دنیا ماچچچچچچچ
مامان عرفان
11 آذر 92 10:02
چقد باهوشه اين اميرحسين جون ما كه مزه دهنش را از حالا فهميده
مامان
پاسخ
واقعا.... مرسی عزیزم
مامان عرفان
11 آذر 92 10:02
چه ژله قشنگي . ماماني دستت درد نكنه . البته همه غذاها قشنگ بودن و هنرمندانه
مامان
پاسخ
چشمهاتون قشنگ میبینه عزیزم.ممنوووووووووون
مامان عرفان
11 آذر 92 10:03
ايول به اين مامانه با حوصله
مامان
پاسخ
شما لطف دارید
مامان محيا
11 آذر 92 10:34
منكه سير هم بودم گرسنم شد با اين هنرمندي ها بابا خانمي خيلي آشپزين خوشبحال امير حسين جون
مامان
پاسخ
ببخشید تو رو خدا...شما لطف دارید انقدر ها هم تعریفی نیستم مهربونم.خوشبحالش واقعا.
مامان ایلیا(آرزو)
11 آذر 92 13:54
سلام عزیزم چه عجب از امیر عکس گذاشتی دلمون واسش یه ذره شده بود وای راحیل تو واقعا هنرمندی کف کردم وقتی دیدم فهمیدم من هیچی بلد نیستم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.خیلی ازش عکس میگیرم اما خیلی تکون میخوره و همه عکسها بد میشن.ممنون،نه بابا من کجا هنرمندم.قطعا خیلی بلدی ولی فعلا وقتشو نداری،انشاالله ایلیا که بزرگتر بشه وقتت آزاد تر میشه و راحت میتونی از این کارها انجا بدی
مادر منتظر
11 آذر 92 16:25
سلام مامانی گل و مهربون امیر حسین کوچولو ممنون عزیز دلم که اومدی به وبلاگمون و کامنت گذاشتی. خیلی خوشحالم کردی عزیزم. چه پسر کوچولوی زیبایی داری عزیزم. اسمش هم مثل خودش زیباست. خدا برات حفظش کنه خانومی . بازم پیش ما بیا خوشحالم میکنی.
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.خواهش میکنم گلم.ممنووون.مرسی.انشاالله.حتما عزیزم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
12 آذر 92 2:21
عزیزم خیلی راحته من گوشت و با پیاز رنده شده کمی تفت میدم و بعد اب اضافه میکنم و با شعله ملایم میزارم بپزه (5 ساعت تقریبا)در حین پخت کم کم مواد و اضافه میکنم اول هویج نگینی و کمی بعد لوبیا و بعد سیب زمینی نگینی شده اگه دوست داشتی نخود فرنگی هم همراه لوبیا اضافه میکنی من گاهی میریزمبعد اجازه میدیم که بپزه من اولش نمک اضافه نمیکنم که گوشتم نرم بشهاخرای پخت نمک و ادویه خورشتی و یا ادویه گوشت و رب و خیلی کم فلفل سیاه برای عطرش و زرد چوبه اضافه میکنی یک رب قبل از خاموش کردن هم اب لیمو یا لیمو تازه به اندازه اضافه میکنی چون با نون خورده میشه من بیشتر میریزمبا سبزی خوردن فوق العاده میشه همراه نون سنگک حتما امتحان کن ایلیا خیلی دوست داره ان شالله امیری هم خوشش بیاد الهی فداش براش اسفند دود کن
مامان
پاسخ
مرسییییییییییییی گلم که اینهمه وقت گذاشتی.دهنم آب افتاد نصف شبی....حتما درست میکنم..میشه با مرغ بپزم؟....همسرم گوشت خورشتی زیاد دوست نداره.... انشاالله خوشش میاد گل پسرم.حتما عزیزم مرسی.
مامان لي لي
12 آذر 92 3:20
اول از همه واقعاً هنرمندين.... دوم خوشبحال گل پسر و همسري...... سوم خيلي خوشحالم كردي بازم دوست داشتين تشريف بيارين💓💓💓
مامان
پاسخ
اول از همه مرسیییی.....دوم واقعا خوشبحالشون......سوم مرسی حتما میام
مامان لي لي
12 آذر 92 3:20
صحبت ازفاصله نیست!صحبت ازمهرووفاست شايداين فاصله ها،محک عاطفه هاست!
مامان
پاسخ
ممنون خیلی زیبا بود
مامان ماهان
12 آذر 92 3:23
`*.¸.*´ ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•. ¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•. _____xxxxxxxx________xxxxxxxx ____xxxxxxxxxx______xxxxxxxxxxx ___xxxxxxxxxxxxx___xxxxxxxxxxxxx ___xxxxxxxxxxxxxx_xxxxxxxxxxxxxx ___xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx ____xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx _____xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx ______xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx _________xxxxxxxxxxxxxxxxxx ___________xxxxxxxxxxxxx _____________xxxxxxxxx ______________xxxxxx _______________xxxx _______________xxx _./'\._¸¸.•¤**¤•.¸.•¤**¤•..•¤ **¤ •.¸.•¤**¤•.. *•. .•* *l /.•*•.\ ¸..•¤**¤•.,.•¤**¤•.*.•¤**¤•.¸
مامان
پاسخ
مرسی گلــــم
مامان ماهان
12 آذر 92 3:23
┓━━━┏ ┃┓┏┓┗ ┃┃┃╋ ┃┃┃╋ ┃┛┗┛┏ ┛━━━┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┃┃╋┃┃ ┃┃╋┃┃ ┃┛━┗┃ ┛━━━┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┃┃╋┃┃ ┃┃╋┃┃ ┃┛━┗┃ ┛━━━┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┓━━┗┃ ┃┓━━┗ ┃┛━┗┃ ┛━━━┗ ┓━━━┏ ┛━━┏┃ ┓━━┗┃ ┛━━┏┃ ┓━━┗┃ ┛━━━┗ ┓━━━━┏ ┃┓┏┓┏┃ ┛┗┃┃┛┗ ╋╋┃┃ ╋╋┃┃ ╋╋┛┗ ┓━━━┏ ┃┓┏┓┗ ┃┃┃╋ ┃┃┃╋ ┃┛┗┛┏ ┛━━━┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┃┃╋┃┃ ┃┛━┗┃ ┃┓━┏┃ ┛┗╋┛┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┃┛━┗┃ ┛┏┓┏┃ ┓┗┃┃┃ ┛━┗┛┗ ┓━━━┏ ┃┓━┏┃ ┃┃╋┃┃ ┃┛━┗┃ ┃┓━┏┃ ┛┗╋┛┗ ┓━┏┓━┏ ┃┃┛┗┃┃ ┃┓┏┓┏┃ ┃┃┃┃┃┃ ┃┃┃┃┃┃
مامان
پاسخ
آی لاویو ....دیدی من خارجیم خاله.شرمندم میکنی با مهربونی هات
مامان ماهان
12 آذر 92 3:24
♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* ........¸,.•´¨`•.( -.- ).•´¨`•.,¸ ........¨`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ *.°
مامان
پاسخ
مرسی مهربوووووووونم
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
12 آذر 92 3:42
راحیل جونم راستی ببخشید یادم رفت بگم ژلت خیلی خوب شده عزیزم کدباااااااااااااانو جون عزیزم نوشتی حصوصی ولی کامنتی واسه من نیومده که!!!!!
مامان
پاسخ
جونم مونس جون... به خوبی مال شما که نمیشه...خجالتم میدیااااا گفتم گرسنه این پست رو نبین....گرسنه ت شد کامنتمو خوردی
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
12 آذر 92 4:43
چه سرعت عملی تا من برم قالب عوض کنم بیام دیدم نظرتم نوشتی ایــــــــــــــــــــول داری والا ببین قالبش قشنگه اهنگش چی اون یکی وبم هم زیاد بهش سر نمیزنم راستش علی نمیزاره وقتایی که خیلی دل تنگ باشم میرم
مامان
پاسخ
ما اینیم دیگه خواهر.شما فقط آدرس بده مثل جت میامقالبش خیلی قشنگ شد.اون قبلی چشممو اذیت میکرد.دستش درد نکنه.بری اونجا دپرس میشی...برم اون یکی هم ببینم
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
12 آذر 92 12:09
شیرین عسل 14 ماهگیت مبارک ایشالا 14 سالگی و بعد 140 سالگی خواهر من ک مردم تا این پست تموم شد.. والا گرسنه نبودم ولی همچنان از لب و لوچه هام آب میچکه! خخخ شوخی میکنم گلم کارت حرف نداشت. منم کلی ایده گرفتم. ممنون ک راهنمای بزرگی هستی واسه ما مامانا! بعضیهاشون رو درست کرده بودم واسه ارشان ولی حالا چندتا دیگه شون رو باید امتحان کنم.
مامان
پاسخ
ممنون خاله مهربون.الهیییییی ببخشید گرسنه تون شد اخطار داده بودم که .مرسییییی عزیزم.خدا رو شکر.خجالتم میدی عزیزم.من کی باشم که بخوام راهنمایی کنم،یکی باید پیدا شه منو راهنمایی کنهقربونت بشم نظر لطفته مهربونم.وای چه خوب خوشحال شدم که مفید بوده عزیز دلم.امیدوارم آرشان جونم خوشش بیاد.هوارتا خوشملمو ماچ کن
خاله مهربون
12 آذر 92 19:02
چقدر حوصله دارین...عالی بوووووووووووووووود
مامان
پاسخ
واسه این وروجکا همیشه باید حوصله داشت.مرسیییییییی.
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
12 آذر 92 20:42
خصوصی داری
مامان
پاسخ
کاملا باهات موافقم مونس جونم
سحر
12 آذر 92 21:56
سلام به دوست با سلیقه و کدبانوی خودم،خوش به حال امیرحسین با این مامان هنرمندش.وای ژله ات خیلی خوشگل بود،حتما بهت زنگ میزنم بگو چطوری درستش کردی،خوش به حال آقا رضا،از هر انگشت خانومش ی هنر میریزه.قربونش برم کچلمو،موهات چلا درنیومده خاله،فکر کنم هوا خیلی سرد بوده باد بردتش،هر روز شیرین تر و بامزه تر میشه.مامانش از طرف من ی موچ آبدار ازش بگیر تا بعدا خودم بیام تلافی کنم.
مامان
پاسخ
به به سلام سحر جونم.خوبی؟خجالتم نده سحر جون.واقعا خوش به حالش.چشمهات خوشگل میبینه عزیزم.انشاالله یه بار که اومدید خونمون براتون درست میکنم عزیزم.حتما عزیزم،اگه با توضیح تلفنی تونستی درست کنی جایزه داری.ولی راحت ترش اینه که تو اینترنت سرچ کنی آموزش ژله تزریقی وب هایی هستن که قدم به قدم با عکس توضیح دادن.ولی من همه وقت در خدمتتم عزیز دلم.واقعا خوش به حالشدیگه دارم از خجالت آب میشمنمیدونم خاله رشد موهام کمه بس که مامانم منو حرص میده موهام در نمیاد ممنون از لطفت گلم.چشم عزیزم
مامان عرفان
13 آذر 92 13:55
خوبي ؟
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم خوبیم...
الهام مامان محیا
13 آذر 92 19:09
وای راحیل جون اگه اینا رو به خورد من میدادن باور کن الان ترکیده بودم میگم با این چیزها عذاب وجدان گرفتم که به محیا کم میرسم .عایا؟؟؟ یعنی هر روز غذای مخصوص براش میپزی؟؟؟ من خیلی وقتها از غذای خودمون که درست کردم له میکنم بهش میدم کار اشتباههی میکنم؟؟؟ بیا وب
مامان
پاسخ
پس خوبه ندادم بخوری اونوقت بی الهام میشدیم.نه عزیزم عذاب وجدان برای چی... نه گلم هنوز بهش سوپ میدم ...اینها رو هم که دیدی مال چند وقته که عکسهاشو با هم تو یه پست میگذارم.....کار شما درسته که غذای سفره میدی.اما امیرحسین چون از دهنش بیرون میریزه غذای ما رو، من همچنان بهش سوپ میدم....
fafa
13 آذر 92 20:00
عزیززززززززززززم ممنون که بهم سرزدی ماشالا به این همه حوصله من لینکتون کردم گلم
مامان
پاسخ
خواهش میکنم.شما هم لینک شدید عزیزم
الهام مامان محیا
14 آذر 92 10:47
ای وای خیل کار ژله تزریقی هات قشنگه ...عالی منم خیلی وقت پیش یه کوچولوش رو درست کردم ولی الان اطرا ما پیدا کردن ژل آلو ورا خیلی سخت شده اصلا نیست تو بازار!!! با چیز دیگه نمیشه جایگزین کرد؟؟
مامان
پاسخ
اگه به وب مونس جون بری از این خوشگل ترشو میبینی،تو پست تولد نی نیهاش.نه عزیزم نمیشه ..ولی ژله آلوورا و سیب هم هست که یکم تیره تر از این درمیاد ولی از هیچی بهتره...
الهام مامان محیا
14 آذر 92 10:52
راستی راحیل از بهار مامان برسام جون خبری داری؟؟؟؟ نگرانم
مامان
پاسخ
نه عزیزم خبر ندارمممممم.منم نگرانم....
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
14 آذر 92 12:33
راحیل جونم !!!!! به خدا من نخوردم کامنتتو هاااااا نیومده !!!!!!!؟؟؟؟؟؟ اکنی که از گوشیت گفتی اومده ها ! دوباره چیزی فرستاده بودی عزیزم؟ حالا گوشیتو عوض کن اینو بده به امیرحسین خووووو نمیشه؟
مامان
پاسخ
مونس جونـــــــــــم.امیرعلی و ایلیا گفتن خوردینه عزیزم همون بود. فایده نداره عوض کنم باز جدیده رو میخواد.چندتا گوشی قدیمی داشتیم بهش میدم پرت میکنه چون روشن نمیشن.من نمیدونم چرا نمیشه این بچه ها رو گول زد.از بس که این شکلین نگاه کنما مامانها هم که مظلوم ...این شکلیوقتی هم کوچولو بودیم بچه های خوب و ساکتی بودیم این شکلیامیرحسین که تو این 14 ماه عمرش 13 ماهش این شکلی بوده14 ماهشاین شکلی....بوووووووووس
SaYa
14 آذر 92 15:01
وااااااااای من بخدا سیر بودم و ناهار خورده بودم دلم ضعف رفت باور کن راست میگم میخوام بیام خونتوووون
مامان
پاسخ
وااااااااای ببخشید عزیزم که دلت ضعف رفت.....بفرماید عزیزم خونه خودتونه.خوشحال میشم
fafa
14 آذر 92 15:44
بهترین حس (فافا جون)
مامان
پاسخ
چشم ....
شکوفه
14 آذر 92 16:37
سلام عزیزم.خوبی؟گل پسر چطوره؟ مرسی که بهمون سر میزنی.من به خاطر پانته آ کمتر میتونم بیام نت. سعی میکنم از این به بعد بیشتر بهتون سر بزنم.
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنون از احوالپرسیت.خوبیم..شما و فرشته هاتون خوبید؟ میفهمم عزیزم.عیب نداره رسیدگی به کوچولوها واجب تره گلم.مرسیییییییی
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
14 آذر 92 18:28
اشتباهی خصوصی زدم
مامان
پاسخ
زود باش عمومیش کن تا بگم وگرنه نمیگم
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
15 آذر 92 3:53
نوشتم عزیزم یه چیزایی .... این وروجکا نمیذارن تمرکز کنم که آپیم نفس
مامان
پاسخ
خوندم عزیزم عالی نوشته بودی بمیرم برات که چی کشیدییییییی
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
15 آذر 92 4:41
عزیزم دستت درد نکنه من الان امدم تو نت و پیامتو الان خوندم ممنونم عزیزم لطف کردی باشه دستور اونم فکر میکردم کامل تر باشه برای همین دوباره پرسیدم باشه همون جا میخونم دوبارهعزیز دلم ازت ممنونم
مامان
پاسخ
خواهش میکنم گلـــــــــم.قابلی نداشت
مامان بردیا شیطون
15 آذر 92 10:55
ای قربون این گل پسر برم من... افرین به این مامان هنرمند خوش سلیقه.... دستت درد نکنه به ما هم یاد بده
مامان
پاسخ
مرسی خاله جون شرمنده میکنید....مرسی عزیزمچشم هر کدوم رو که خواستید بگید.من توضیح کامل بدم.البته به غیر از ژله تزریقی که باید حتما نحوه درست کردنشو مرحله مرحله با عکس ببینید وگرنه با توضیح من فایده نداره.اگه خواستید توی اینترنت سرچ کنید نحوه درست کردن ژله تزریقی سایتهایی هستن که مرحله به مرحله شو توضیح دادن
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
15 آذر 92 15:03
راحیل جونم خودت بیا بغلم عزیزززززززم میدونی تازه کلی سانسور داشت . این وروجکا نمیذارن من تمرکز کنم قشنگ بنویسم که فدات شم خدا تو و نی نی و باباشو واسه هم حفظ کنه انشالله
مامان
پاسخ
مونس جونمخوبه سانسور بود وگرنه اشکام که قطع نمیشد.عالی نوشته بودی عزیـــــــزم،خیلی سخت بوده که نی نی ها رو ندیده بودی و رفتی خونه..بازم اشکم در اومد...واقعا تصور کردنشم دیونه کنندست واقعا اون لحظه خدا بهت آرامش و صبر میداد.قربـــــــونت بشم مرسی.برای شما هم همینطور.
آرشیدا
15 آذر 92 16:10
واااااااااااااااای مامانی ماشاله هزار ماشاله بهت تو اینقدر به امیرحسین میرسی؟؟؟من یه کدوم این غذاهارو به آرشیدا ندادم که یعنی واقعا برای خودم متاسفم
مامان
پاسخ
عزیزم اینها چیز خاصی نیست.نگران نباش آرشیدا هنوز کوچیکه. اینها مال 13 و 14 ماهگی امیرحسینمه.طول روزیه وعده صبحانه...بعد نهار....عصرونه میوه...یا ...کراکر....یا....بیسکوییت....یا....دنت.....یا ماست..... هرکدوم که دوست داشت.و بعد هم شام...شیر هم که مدام و قبل از هر وعده به آرشیدا بده ..همین عزیزم...و اما بحث شیرین رسیدگی من به این وروجک...نمیدونی چقدر عذاب کشیدم تا این 1950 گرم بچه رو به اینجا رسوندم.اوایل با قطره چکون فرنی و آبمیوه میدادم بزرگتر که شد سوپهاشم با سرنگ میدادم بهش ...کلا بد و کم غذاست و سوپشو نمیخورد ولی با سرنگ به زور و بازی و هواسشو پرت کردن بهش دادم...خدارو شکر که اون روزها گذشت....
آرشیدا
15 آذر 92 16:14
آره من قبلا اعتقاد داشتم که شیر خشک پفه و بچه فقط پف داره و هیچی شیر مادر نمیشه اما الان میفهمم که تمام ویتامینها و پروتئینهای لازم ده برابر تو شیرخشکه که به بچه در طول روز میرسه و دلیل دیگه اینکه بچه های شیرخشکی توی هر مرحله مریضی سخت هم که باشن زیاد تاثیری رو وزنشون نداره اما این کوشولوها سریع لاغر میشن و از جون می افتن
مامان
پاسخ
باهات موافقم شدیــــــــــــد.چه اشتباهی کردیم ما که به حرف دکتر ها گوش کردیم...حیف اسم دکتر که بعضی از این سفید پوشها یدک میکشن.....
آرشیدا
15 آذر 92 16:28
مامانی راستی شما به امیرحسین جون سرلاک هم میدی؟؟اثری نداره رو وزنش؟چ.ن من ندادم ولی یکی از آشناهامون بهم پیشنهاد داده میگه رو وزنگیری خیلی اثر داره
مامان
پاسخ
بله عزیزم 5 ماه سرلاک خورد.ولی به نظرم هیچ تاثیری نداشت، اون عکس سرلاک ها مقدار کمی از اون همه سرلاکی بوده که خورده....فرنی با کره و پودر مغزها هم بهتره هم مقوی تر...
فرزانه
15 آذر 92 16:44
سلام دوست خوبم امیر حسین عزیزم خوبه ممنون که اینهمه به من لطف داری خیلی دوستتون دارم الان شهرکرد خونه خواهرم هستم شاید 10 روز دیگه بیام هنوز برای پوشک گیرون اقدام نکردم .از راه دور میبوسمتون.
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلــــــــم.خوبیم ممنون.منم خیلی دوستون دارمیه پا مارکوپلو شدی فرزانه جونم.زودی بیا که دلم تنگیده واسه خودتو گل پسری....منم بووووووووووووووووووووووووووس.
fafa
16 آذر 92 1:11
فافا ساده شده یه فائزه
مامان
پاسخ
اوکییییییییی.
مامان عرفان
16 آذر 92 10:22
به منم ياد ميدي از اين ژله ها درست كنم ؟؟؟؟؟
مامان
پاسخ
الان میام وبتون عزیزم
مامان بهاره مامان امیرمحمد
16 آذر 92 11:49
مرسی خاله جون که به ما سرزدید سر افراز کردید بازم به ما سربزنید خدا نگهداره این گل پسر قشگ و گوگولیه
مامان
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم.حتما.ممنون.
مامان بهاره مامان امیرمحمد
16 آذر 92 11:54
آفرین مامان با سلیقه چه ژله تزریقی قشنگی درست کردن با من از خامه و رنگ خوراکی استفاده می کنم با دنت رنگی هم خوب میشه نه ؟ چه اختراع خوبی کردیدها به فکرم نرسید بود منم میرم امتحان می کنم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم...بله خوب میشه.عزیزم من اختراع نکردم. اینو از یه وب آشپزی یاد گرفتم
الهام مامان محیا
16 آذر 92 15:12
دوستای عزیز لطفا زودی یه سر بیاین وب...متشکر
مامان
پاسخ
انشاالله خدا شفا بده و آوا جونو به لی لی خانم برگردونه.الهی آمین.
الهام مامان محیا
16 آذر 92 17:12
سلام دوستان لطفا برای دعا یه سر بیاین وب ما... متشکر
مامان
پاسخ
امن یوجیب و .....
مامان عرفان
17 آذر 92 11:22
چطوري خانومي ؟
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم خوبیم مرسی از احوال پرسیتون
مونس ( امیرعلی و ایلیا دوقلوهای شیطون بلا )
18 آذر 92 2:11
دلم واست تنگ شده بود راحیل جونم . اصلا من به عشق دیدن پی ام تو سر میزنم همش مرسی از تعریفات عزیرن
مامان
پاسخ
قربـــــونت بشـــــــم مونسم.فداتــــــــــــــــــ عزیزم.کاش جمله بهتری بلد بودم که در وصف فرشته های زیبات میگفتم.اما شرمنده بیشتر از این بلد نبودم
مامان لي لي
18 آذر 92 5:06
يه نصيحت دوستانه: نگاهي رو باور كن كه وقتي ازش دور شدي منتظرت بمونه درست مثل نگاه خودت كه منتظر من و اوايي موند........ دوستت دارم💓
مامان
پاسخ
چه نصیحت خوبی عزیزم....منم دوست دارم گلم. خدا رو شکر که خطر گذشت ...الهی آوای خوشگلم دیگه هیچوقت براش اتفاقی نیافته و همه بچه ها همیشه سالم و سلامت باشن
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:25
وااااااااااااااااااااااااای..هنرررررررررررررررررررررررمن...آشپزززززززززززززززززززز..من که کلی گشنم بووووووووووووود..الانم آب دهنم راه افتاده...چیکار کنممممممممممممممممممم
مامان
پاسخ
واااااااااااااااای خجالتم میدی عزیزم....بمیرم که گشنت بود.من که اخطار داده بودم....
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:28
منم ژله با دلمه و خورش آلوووووووووووووووو میخواااااااااااااااااااااااااااااااام
مامان
پاسخ
رو چشمم بیا خونمون برات درست کنم .....
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:29
مامان خانومی معلومه که امیر حسین جون با اشتها خورش آلو رو میخوره چون واقعا از رنگ و لعابش پیداست که چقد خوشمزست
مامان
پاسخ
وای خدا عذاب وجدان گرفتم حسابی که گرسنه ت بود.....
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:30
ای جونم امیری جونم که مث خودم عاشق غذاهای نمکی و ترشی
مامان
پاسخ
به به چقدر خوب خاله آیسان الان ترشیجات مامانمو برمیدارم میام خونتون با هم بخوریم،
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:32
منم روش پخت دوناتها رو میخواااااااااااااااااااااااااااام..لطفااااااااااااااااااا
مامان
پاسخ
عزیز دلم من دوناتها رو درست نکردم از فروشگاه خریدم....کیک ها رو من پخته بودم....شرمنده گلـــــم.
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:33
واااااااااااااااااااای چقد لی لی قاقالی خریدین واسه امیر حسین،حق داره اگه به غذا بیمیلی کنه بچه
مامان
پاسخ
آره والا.....
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:36
این غذای اجق وجقی که خودت اختراع کردی خیلی خوب و باخاصیته ممنون از آموزشت..استفاده میکنم و دعاشو به جون شما میکنم
مامان
پاسخ
بله واقعا خوشمزه ست.خیلی ترکیبات رو قاطی کردم تا این غذا رو اختراع کردم.یه بار بهش هویج اضافه کردم که بد شد یه بار هم ریواس توش ریختم اونم بد شد و در آخر همین ترکیب بدست اومد که خوشمزه تر بود.اگه تونستید حتما امتحان کنید خوشمزه ست.نوش جونتون عزیزم.مرسی مهربونم.
آیسان مامان ماهان
18 آذر 92 9:38
ای ول خانومی،واقعا آفرررررررررررررررررررررین به این صبر و حوصله ای که به خرج میدی برا غذا دادن به امیر حسین ..خسته نباشی دلاااااااااااااااااااور
مامان
پاسخ
مرسی آیسان جونم با این کامنتهات حسابی خجالتم دادی دخترررررر.....امیرم چون کم وزن بوده سعی میکنم برای جبران این کم وزنی الان خوب بهش برسم که بدنش کمبود نداشته باشه و امیدوارم که وزنش ایده آل بشه و سالم باشه همیشه...
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
18 آذر 92 10:51
من فدای این آقا امیر حسین ناز... خودت زشتی راحیل خخخخخخخخخخخخ اگر دیدی تو عکسا نیست بخاطر اینه ک همه مامانایی ک عکس نینیهاشون هست اومدن و گفتن ک عکس بردارم... وگرنه امیرحسین ک عشق منه....... اصلا دیگه منتظر اجازت نمیشم... خودم عکس امیر گلمو برمیدارم. خخخخخخخخخ
مامان
پاسخ
آره والا..راست گفتی من زشتم....که اینطور....اجازه نمیخواد عزیزم.بفرما عکسهاش همه مال خودت.نمیخوریشون که...خخخخخخخخخ
توت فرنگی(مامان علیرضا)
19 آذر 92 11:29
سلام عزیزم ممنون به ما سر زدی و نظر گذاشتی ماشالله گل پسرت رو ببوس از طرف من خیلی قشنگ شده ماشالله هنرمندی عزیزم
مامان
پاسخ
سلام گلم.خواهش میکنم عزیزم.مرسی چشم.ممنووووووون
مامان ایلیا
19 آذر 92 14:07
به به چه پسر نازی چه مامان هنرمندی خوش به حال امیرحسین جون با این مامان هنرمند
مامان
پاسخ
مرسی عزیزم.لطف دارید.ممنووووووون
مامان عرفان
20 آذر 92 9:08
عزيزم ممنون از ياد دادن ژله . فدااااااااااااااااااااااات بشم
مامان
پاسخ
فدات بشم عزیزم شرمنده میکنی گلم.من که چیزی بهتون یاد ندادنم،بووووووووووس
مامان کیاراد(آرزو)
20 آذر 92 10:42
ای جونم امیرحسین شیطونی هاببوسش عزیزمومامانی
مامان
پاسخ
بله خاله تازه این یکمشه.چشم عزیزم حتما..
مامان کیاراد(آرزو)
20 آذر 92 10:43
به به چه غذاها وخوراکیهاییدلم آب شدمامانی خیــــــــــــلی هنرمندین آفرین
مامان
پاسخ
شرمنده دلتون خواست مامانی.مرسیییی گلم
مامان اهورا (نرگس)
1 دی 92 13:04
آفرین به این مامان کدبانو و با سلیقه.... دست گلت درد نکنه...منم یه چیزایی این وسط یاد گرفتم
مامان
پاسخ
ممنون.مرسی عزیزم...خدا رو شکر مفید بود