امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

امیر حسین کوچولو نفس ما

پیشی 《1》

1393/9/21 22:47
نویسنده : مامان
946 بازدید
اشتراک گذاری

.نفسم،هستی من،کوچولوی شیرینم،

.چقدر لذت داره قدم زدن با تو توی هوای خوش پاییزی.اکثر روزهایی که هوا خوب باشه دوتایی میریم پیاده روی ،پارک و حسابی خوش میگذرونیم.

.حرف زدنت همچنان  همون مدلیه،تعریفی نداره،تغییری نکرده! اولین کلمه ای که بعد از مامان و بابا و آب درست گفتی ،کلمه《آبی و بعدش هم پتو،البته گاهی اوقات میگی بــــتو،بَ تو.bato.بعد دایی》

.به آبنبات میگی《لوع! 》.سلام《یَح، yeah  》به امیر میگی《اَمَرْ،amar》. گاهی اوقات که بهت میگم آروم باش یا ساکت، بدتر جیغ میزنی!..

.روزی چندین بار میگی《آبه.abah》 برات آب میارم و فقط یه ذره میخوری و دوباره چند دقیقه دیگه،تکرار میکنی آبه.و تمام روز درحال تردد درفاصله آشپزخونه و جای جای خونه هستمکلافه

.یه روز که مثل اکثر روزها داشتیم میرفتیم پارک،توی مسیر مدام دنبال این بودی که پیشی پیدا کنی، کلی سرتو میچرخوندی تا یه پیشی ببینی ،بلاخره یه پیشی پیدا کردیم که داشت استخوان میخورد! خیلی ناراحت شدم از دیدن این صحنه ،چون استخوان بدجوری توی گلوش گیر میکرد و سعی داشت قورتش بده!...

.شما و پیشی مذکور...

.2عا6بل4ژژ

نتا95عنمذ*ها65*تنمما*

.وقتی تماشای صحنه های دلخراش استخوان خوردن گربه که توی گلوش گیر میکرد تموم شد.رفتیم سمت پارک و یه مقداری بازی کردی.البته طبق معمول سرسره.تاب رو دوست نداری!

..نیای6ب6یایتابال6بتبا

.تب6ب9بعیاسا

.وای که میخواستی خودتوبندازی توی این حوض! !!نمیدونی چقدر سخت بود نگه داشتنت ، دستهامو پس میزدی و جیغ میکشیدی که بپری توی آب!

.تبتب6ب9یایتیا

.عاشق این عکسهای بامزه ام!( ! تار شد ولی دلم نیومد نذارمش.)

.تیتیاباستهسانیتب6ز6بایت

.خیلی بامزه ست.چه حرفه ای و جدی رفتی روی صندلیش نشستی و دسته هاشو گرفتی.دلم میخواست گازت بگیرم.

.دوست داشتن وصف کوچکی ست در مقابل حس درونم! 

پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (17)

مامان کارن( رزیتا )
26 آذر 93 8:09
چقد خوب و عالیه گردشای مادر پسری همیشه به گردش و پارک امیر جونم اصلا نگران حرف زدنش نباش راحیل جون کارن بعد از دو سال و نیم شروع کرد حرف زدن و الان مثه بلبل و خیلی کامل حرف می زنه یه چیزایی میگه که دهنمون باز می مونه از تعجب
مامان
پاسخ
ممنون رزیتا جونمممنون گلم بابت دلگرمیت،روی ماهت رو میبوسم
مامان کارن( رزیتا )
26 آذر 93 8:11
عکس آخریش خیلی جالبه
مامان
پاسخ
خیلی جالبه
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 9:49
سلام راحیل جونم،صبحت قشنگ و نااااااااااز..امیر جونم خوبه،روی ماهشو از طرف من ببوس
مامان
پاسخ
سلام عزیز دلم.خوبه ممنون،شما هم ماهان عزیز رو ببوس
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 9:50
چه مامان پسر نازنینی،خوشبحالتون و نوش جونتووون که فرصت میکنین دوتایی برین پارک و تفریح
مامان
پاسخ
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 9:51
الهی قربون پیشی گشتنت بشم خاله مهربون...میخواسی یه ذره از غذاهای خوشمزه مامان پزونت بزاری تو جیبت بیاری برا پیشی که اینقده گشنشه
مامان
پاسخ
خدا نکنه خاله جون.
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 9:52
طفلی پیشی....آخیییییی
مامان
پاسخ
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 10:00
ای وای امیر حسینی جونم چه کاریه تو این هوا میخواسی شنا کنی خالهههههههههه
مامان
پاسخ
ول کن ماجرا هم نبود تا اینکه از پارک اومدیم بیرون
مامانی ماهان جون
26 آذر 93 10:00
مامان
پاسخ
الهه مامان مبین
26 آذر 93 17:16
سلام راحیل جون ماهم و سلام به امیر حسین عسلم
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت الهه جونم
الهه مامان مبین
26 آذر 93 17:16
همیشه به گردش گل من
مامان
پاسخ
ممنون الهه جونم
الهه مامان مبین
26 آذر 93 17:18
واااااااااااااااااااااااای راحیل جون امان از اون لحضه ای که بچه ها لج میکنند مبین بعضی مواقع در اتاق رو ساعت 2 صبح باز میکنه و میخواد توی راهرو بمونه توی سرما ... وقتی هم میخوام بیارمش تو همش جیغ میزنه ... اونم چیییییییییییییییییییییییییییی ساعت 2 صبح
مامان
پاسخ
ای جان مبین عزیزم،شیطون خاله درکت میکنم الهه جونم،ببوس گل پسر مو فلفلی رو
الهه مامان مبین
26 آذر 93 17:19
با بزرگ شدن بچه ها دلمون برای همه لحظه هاشون تنگ میشه . جونتون سلامت باشه همیشه فرشته های روی زمین
مامان
پاسخ
واقعاآمین
زهرا مامان ایلیا جون
27 آذر 93 4:48
خیلللللی خوبه که با هم میرین پارک قابل توجه منه تنبل وای این پارکه کجاست چقدر قشنگه .. اخی پیشی بیچاره
مامان
پاسخ
اواااااه نگو زهرایی شما که خیلی اکتیو هستی. بوستان محله اییه.نزدیک خونه. اره طفلی گناه داشت
شکوفه،مامان مانی و پانی
28 آذر 93 0:04
موش بخوردت عزیز خاله که با مامانی میری پارک
مامان
پاسخ
فدات خاله مهربون
فایضه مامانه عسل
1 دی 93 2:27
سلام خوبین ؟ مامان امیرحسین جان به رای شما برای جشنواره نی نی وبلاگ نیاز دارم .... عکس کاردستی دخترم توی وبم هست برای رای دادن بهش.... لطفا و خواهشا عدد 4 رو به شماره 1000891010 اس کنین تا شانسمون برای برنده شدن بیشتر شه ممنون....
مامان
پاسخ
حتما
فریده
1 دی 93 10:42
آخه منم دلم سوخت واسه گربه. بی زبونا فصل سرما چیزی گیرشون نمی آید بخورن . چه کار خوبی کردید واسش سوسیس خریدید . . خدا خیرتون بده . پسرمون از همین الان احساس مرد بودن می کنه که روی اون وسیله ورزشی نشسته
مامان
پاسخ
من معمولا زیاد خوشم نمیاد از گربه ولی وقتی دیدم استخون توی گلوش گیر کرده بودو سعی داشت قورتش بده خیلی ناراحت شدم اره خیلی بامزه و جدی سعی داره از وسیله ها استفاده کنه
فرزانه مامان آرین مهر
7 دی 93 6:58
چه پارک تمیزی آدم لذت میبره ایشالله که همیشه مادر وپسر خوش باشید
مامان
پاسخ
بله واقعا لذت بخشه.جای شما خالی.اما هیچی دریا و هوای پاک شما نمیشه.ممنون