رنگ،خمیر،آرد.
.امان از دست تو وروجک شیرینم!
.فکر میکنی ما استخریم!یا یه تشک نرم! که یا مدام شیرجه میزنی روی سرو کله مون،یا اینکه مثل یه حریف قدر با آرنج میپری روی شکممون!گاهی اوقات هم میری روی دسته های مبل می ایسیتی و میپری روی ما! کلا میترسم در جوارت دراز بکشم وگرنه له میشم!
.وقتی میخوایم بریم بخوابیم با سرعت باد زودتر از ما خودتو به بالش می رسونی و دستهاتو تا جایی که میشه باز می کنی که کل بالش رو تسخیر کنی و نتونیم سرمون رو بذاریم کنارت و کلی جیغ میزنی و میخندی..
.عاشق توپ بازی هستی ، من یا بابا همبازیت میشم و کلی قهقهه می زنی،وقتی توپ محکم بهت بخوره و دردت بگیره وسط بازی، خودت خم میشی مثلا شکمتو ببوسی،میبینی نمیشه، لباستو میبوسی. یا دستت یا پاهات رو میبوسی و کلی خندمون میگیرم و حسابی ماچت میکنیم.
.سعی کردم رنگها رو بهت یاد بدم،آبی و زرد رو یاد گرفتی اما بقیه رو نه.اما چون پشت سر هم میخواستم یاد بگیری،زرد و آبی رو قاطی کردی و اشتباه میگی.منم کلا بی خیال شدم، تا خودت به مرور یاد بگیری و فقط اسم رنگها رو بهت بگم و نشونشون بدم نه اینکه ازت بپرسم این چه رنگیه.!
.آموزش رنگ آبی،با همدیگه از بین اسباب بازی ها،اونهایی که آبی بود رو جدا کردیم،....بقیه ادامه مطلب...
.
.خمیر بازی
،حسابی سرگرم میشی با این بازی .....
.
.از همون کادوهای هر روزه بابا رضا!...در عرض سی ثانیه نوک ماژیکش رو انقدر فشار دادی که خراب شد!..ماژیک تخته وایت برد ت رو بهت دادم تا به خط خطی کردن ادامه بدی!
.
..آرد و آب،خمیر!
نمیدونم چرا به خمیر بازی نمیگی اه اه،اما به خمیر آرد میگی اه اه!البته شاید چون آب و آرد رو خودت مخلوط کردی و به دستت میچسبید بهش میگفتی اه اه،البته وقتی منم وارد بازی شدم و تاکید کردم که اه اه نیست،بی خیال ماجرا شدی و حسابی خوشت اومد....
.
.ماشین و موتور درستیدم....
.
.بازی با گیره ها همچنان ادامه داره....
.
.اینم کفش سیندرلایی! خخخخ
.
.این هم نحوه بوسیدن خودت وسط بازی!
وقتی توپ بهت برخورد کنه و باعث درد بشه، اینطوری محل حادثه دیده رو بوس میکنی و بعدش بازی ادامه میدی!
.
.خواب های خوش ببینی وروجک.
.
..